پرش به محتوا

همدلی سازمانی چیست؟ نقش همدلی سازمانی در مدیریت و رهبری

همدلی سازمانی و مدیریت منابع انسانی

آیا در فرهنگ سازمان شما جای همدلی سازمانی خالیست؟

Cook مدیرعامل اپل، در جشن فارغ التحصیلی دانشجویان MIT در سال ۲۰۱۷ به فارغ التحصیلان هشدار داد: 

«می‌گویند باید همدلی را از کار دور نگه دارید. اما هرگز این را نپذیرید.»

سازمان‌های دارای همدلی سازمانی از همکاری قوی‌تر، استرس کمتر و روحیه بهتر برخوردار هستند و کارکنان آن‌ها سریع‌تر لحظات دشوار را پشت سر می‌گذارند. 

«همدلی تجربه درک افکار، احساسات و شرایط افراد دیگر از دیدگاه آن‌هاست، نه از دیدگاه خودتان

البته همدلی چیزی بیشتر از احساس است:

«همدلی، بدون این‌که فرد را مجبور کند، رفتارهای پسندیده‌ای را که از درون هر فرد ناشی می‌شوند، تسهیل می‌کند.»

همدلی سازمانی اشکال مختلفی دارد. بسیاری از آن‌ها حاصل گوش دادن، درک کارکنان و نشان دادن همدردی و همدلی با عمل است. به عنوان مثال، اگر شما یک رئیس دلسوز هستید، به خود کارکنان نه فقط به عنوان یک کارمند، بلکه به عنوان یک انسان، توجه دارید و می‌دانید چه چیزی در داخل و خارج از کار برای آن‌ها مهم است.

چگونه همدلی سازمانی را توسعه داده و نشان دهیم؟

۱) سوال بپرسید و به پاسخ‌ها گوش دهید.

بعضی از مدیران فکر می‌کنند باید مدام صحبت کنند و به دیگران بگویند که باید چه کاری انجام دهند. با این حال مدیران باهوش، می‌دانند که گوش دادن بسیار مهمتر و اولین گام برای ایجاد همدلی است. همدلی سازمانی درک افکار و احساسات دیگران از دیدگاه آن‌هاست. بنابراین نمی‌توانید فقط به آن‌ها نگاه کنید، باید پرسش‌های هوشمندانه بپرسید و به پاسخ‌های آن‌ها با دقت توجه کنید. همین حالا این کار را در تعاملات روزمره خود انجام دهید.

  • به عنوان مثال، اگر کسی با مشکلی پیش شما آمد، فقط به او نگویید چه کاری باید انجام دهد، بلکه باید بدانید چه اتفاقی افتاده و چگونه می‌توانید کمکش کنید.
  • همچنین سعی کنید به طور منظم برای تماس‌های غیررسمی با هر یک از اعضای تیم خود وقت بگذارید. به ناهار بروید و یا قهوه بخورید و آن‌ها را تشویق کنید که در مورد تجربیات خود در محل کار و نیز زندگی خارج از کار صحبت کنند. خوب گوش دهید و سعی کنید همه چیز را از دیدگاه آن‌ها ببینید.

۲) به دنبال پیش زمینه یک رفتار باشید.

هنگامی که در یک شرکت کار می‌کنید، مخصوصا یک شرکت بزرگ، ممکن است متوجه شوید که:

یکی از همکاران کار غیر منطقی انجام داده است. واکنش فوری شما ممکن است این باشد:

  • فردی که آن کار را انجام داده، سرزنش کنید.

اما زمانی که همدلی سازمانی را یاد می‌گیرید:

  • می‌توانید به درک عمیق‌تری از علت کار او برسید.

۳) رو در رو صحبت کنید.

البته که فناوری عالی است. اما ایجاد همدلی سازمانی با ایمیل و از راه دور سخت‌تر است. برای درک احساسات دیگران، نشانه‌های احساسی بسیاری وجود دارد که ما از طریق حالت صورت و زبان بدن آن‌ها را درک می‌کنیم و این نشانه‌ها در شبکه‌های مجازی وجود ندارند. شکلک‌ها جایگزین مناسبی برای احساسات واقعی انسانی نیستند.

بنابراین، اگر عادت به ارسال ایمیل به افرادی که حدود چند متر آن طرف‌تر هستند دارید، سعی کنید این عادت را از بین ببرید. رو در رو صحبت کنید. پست الکترونیکی برای بعضی چیزها مفید است، برای مثال در جایی که نیاز هست اطلاعات زیادی ارسال کنید، اما اگر فقط یک سوال ساده دارید، آن را رو در رو بپرسید.

۴) انعطاف‌پذیری و احترام

در یک مطالعه که در سال ۲۰۰۸ انجام شد، بیش از ۹۰ درصد کارکنان باور دارند این رفتارها برای همدلی سازمانی مهم هستند:

  • زمانی را با هر فرد به طور جداگانه برای بحث در مورد مسائل مربوط به کار در نظر بگیرید.
  • نیاز به کار انعطاف‌پذیر را برای مسائل شخصی، خانوادگی و یا پزشکی درک کنید.
  • به سبک‌ شخصی دیگران در انجام کارها احترام بگذارید.(لازم نیست کارها حتما به شیوه شما انجام شود)

چرا همدلی سازمانی مهم است؟

همدلی در سازمان
همدلی در سازمان

اکثریت کارکنان معتقدند که همدلی سازمانی مهم است و کارفرمایی را که همدلی ندارد، ترک می‌کنند.

اگر متقاعد نشدید دلایل زیر را بخوانید:

۱) با همدلی سازمانی کارکنان و همکارانتان را بهتر درک می‌کنید.

همدلی سازمانی این توانایی است که خود را جای دیگران بگذاریم. این کار از شما یک رهبر یا یک مدیر بهتر می‌سازد.

اگر واقعا برای شناخت و درک مردم و کشف آنچه که موجب رفتار آن‌ها می‌شود، زمان بگذارید:

  • بهتر می‌توانید آن‌ها را مدیریت کنید.
  • اگر نقش رهبری ندارید، یک کارمند کارآمدتر خواهید بود.

۲) با همدلی سازمانی مشتریان خود را بهتر درک می‌کنید.

با همدلی با مشتریان خود می‌توانید مزایای زیادی به دست آورید. ایده‌ی اصلی یک کسب و کار خوب این است که مشکل مشتریان را برطرف کند و باری از دوششان بردارد. ارائه خدمات خوب به مشتریان، بدان معنی است که بدانیم آن‌ها چه چیزی می‌خواهند و یا نیاز دارند و سپس به آن‌ها ارائه کنیم. همدلی به شما کمک می‌کند تا:

  • بهتر بتوانید خود را جای مشتری بگذارید،
  • محصولات خود را بهبود بخشیده،
  • طرح‌های جدیدی را برای برطرف کردن مشکلات آن‌ها به کار بگیرید.

۳) بهره‌وری بهتر با همدلی سازمانی

تیم‌هایی که همدلی نشان می‌دهند، اغلب مولدتر هستند.

توانایی انجام موثر وظایف، مستلزم هوش تک تک اعضای گروه نیست، بلکه بر:

«میزان اجتماعی بودن اعضای گروه، رعایت نوبت مکالمه و نسبت زنان در گروه، وابسته است.» 

محققان اجتماعی بودن را با آزمون توانایی تشخیص احساسات در دیگران اندازه گرفتند، که به نظر می‎رسد بسیار شبیه همدلی است. اجازه دادن به صحبت کردن دیگران نیز راهی برای نشان دادن همدلی است. بنابراین اگر تیمی با کارآیی بالا می‌خواهید، بیشتر از افراد باهوش، به افراد دلسوز نیازمندید.

۴) کار گروهی بهتر با همدلی سازمانی

همدلی یک عنصر کلیدی کار گروهی خوب است. کشمکش و مذاکره بخش اجتناب‌ناپذیری از کار با افرادیست که در مورد بهترین راه برای انجام دادن کارها ایده‌های متفاوتی دارند. اگر واقعا بهتر دیگران را درک کنید، می‌توانید این درگیری‌ها را با روش سالم حل کنید. 

همدلی سازمانی هنگام برخورد با تیم‌های متنوع که پر از افراد دارای زمینه‌های مختلف فرهنگی است، بسیار مهم است. همدلی به شما کمک می‌کند تا افراد را بهتر درک کنید و از مزایای تنوع استفاده کنید.

یک شرکت را که فرهنگ آن با خشونت و رقابت تعریف شده، تصور کنید.

مدیر عامل شرکت متوجه می‌شود که او و همکارانش نمی‌توانند این شرایط را ادامه دهند، و بنابراین سعی می‌کند همدلی سازمانی را به عنوان ارزش جدیدی در شرکت مطرح کند. البته این حرکت خوبی به نظر می‌رسد، اما بین آرمان‌های سازمان (این‌که مردم باید چطور رفتار کنند) و هنجارهای فعلی (چگونه بیشتر اعضای یک گروه رفتار می‌کنند)، فاصله ایجاد می‌کند. هنگام تقابل هنجارها و آرمان‌ها، گرایش افراد به انجام کاریست که دیگران انجام می‌دهند، نه آنچه به آن‌ها گفته می‌شود تا انجام دهند. 

خوشبختانه برای کار کردن با قدرت هنجارهای فعلی به جای مخالفت با آن‌ها و در نتیجه تغییر فرهنگ، راه حلی وجود دارد. افراد علاوه بر رفتارهای بد دیگران از هنجارهای خوب و سازنده هم پیروی می‌کنند. به عنوان مثال، پس از دیدن رای مردم، صرفه‌جویی در انرژی و یا کمک به خیریه، احتمال این‌که خودشان هم این کارها را انجام دهند، بالا می‌رود. تحقیقات نشان می‌دهد که همدلی مسری است: افراد نوع دوستی و مراقبت را از یکدیگر یاد می‌گیرند.

برای به کارگیری این بینش در ایجاد همدلی سازمانی راه‌هایی وجود دارد:

تاکید کنید که همدلی یک صفت اکتسابی است.

اگر افراد همدلی را به شکل ویژگی و صفتی ببینند که برخی دارند و برخی نه، گمان می‌کنند که این ویژگی اکتسابی نیست. و به این فکر می‌کنند که اگر نمی‌توان چیزی را یاد گرفت، اصلا چرا برای آن تلاش کرد؟ افرادی که این نوع ذهنیت ثابت را در مورد همدلی دارند، برای برقراری ارتباط با دیگران کمتر تلاش می‌کنند. اگر چنین اعتقادی به یک سازمان نفوذ کند، تشویق همدلی به عنوان ارزش جمعی سخت خواهد شد.

ولی ذهنیت ما می‌تواند تغییر کند. باید به افراد نشان داد که همدلی بیشتر از این‌که یک ویژگی باشد، یک مهارت است. به عبارت دیگر، اولین گام در جهت ایجاد همدلی، پذیرش این است که می‌توان آن را ایجاد کرد. مدیران باید با ارزیابی اندیشه‌های کارکنان، و آموزش این نکته که همه می‌توانند به سمت همدلی حرکت کنند، در راستای ایجاد همدلی در سازمان قدم بردارند.

هنجارهای مناسب را ببینید و تشویق کنید.

همیشه بلندترین صداها، مهربان‌ترین آن‌ها نیستند، اما قادر هستند تصورات ما را عوض کنند. وقتی که یکی از اعضای تیم با صدایی بلند یک نگرش سمی را بیان می‌کند، موجب می‌شود همکاران نظر اکثریت را اشتباه برداشت کنند. چنین هنجارهای ظاهر فریبی می‌تواند تغییرات مثبت را غیر ممکن کند.

مدیران می‌توانند با توجه به رفتارهای مناسب، با هنجارهای ظاهر فریب مبارزه کنند. همیشه بعضی افراد یک سازمان با مهربانی رفتار می‌کنند، در حالی که دیگران اینطور نیستند. بعضی‌ها با یکدیگر همکاری می‌کنند در حالی که دیگران رقابت می‌کنند. همدلی اغلب متعلق به اکثریت آرام و ساکت سازمان است. اهمیت دادن به آن‌ها می‌تواند بر روی بینش کارکنان تاثیر بگذارد. وقتی می‌خواهید یک رفتار خاص را در سازمان خود تشویق کنید، به آن پاداش می‌دهید. شما می‌توانید این کار را به روش‌های مختلف انجام دهید و نیازی نیست خیلی سخت یا رسمی باشد. به عنوان مثال، هنگامی که فردی را دیدید که کار خوبی مثل سوال کردن و گوش دادن و نشان دادن همددلی انجام می‌دهد، می‌توانید آن فرد را در مقابل بقیه تیم تحسین کنید.

رهبران فرهنگی را پیدا کنید و با همکاری آن‌ها فرهنگی را که می‌خواهید ایجاد کنید.

هر تیمی افرادی را دارد که بدون این‌که وظیفه‌شان باشد، مشوق هماهنگی بین اعضا هستند. این افراد ممکن است محبوب‌ترین یا قدرتمندترین نباشند، اما بیشترین ارتباط را با اعضای تیم دارند. اطلاعات، ایده‌ها و ارزش‌ها از طریق آن‌ها جریان پیدا می‌کند.

برای ایجاد فرهنگ همدلی سازمانی مدیران می‌توانند با شناسایی این افراد شروع کنند و از آن‌ها کمک بگیرند. 

آموزش‌هایی را برای همدلی سازمانی در نظر بگیرید.

مهارت‌هایی که در مورد آن صحبت کردیم، می‌توانند آموزش داده شوند. آموزش همدلی سازمانی در حال افزایش است، حدود ۲۰٪ از کارفرمایان ایالات متحده این آموزش را ارائه کردند، از جمله شرکت‌های بزرگی مانند LinkedIn. با این کار همزمان که مهارت‌های لازم را ارائه می‌دهید، این حقیقت که شما این  آموزش‌ها را ساماندهی کردید، نشان می‌دهد که همدلی برای شما تا چه حد جدی و ارزشمند است.

روند استخدام را تغییر دهید.

احتمالا در وجود کارمندانی که استخدام می‌کنید به دنبال ویژگی‌های زیادی هستید. آیا همدلی هم جزئی از آن‌هاست؟ یک راه عالی برای اطمینان از این که همدلی در آینده بخشی از فرهنگ کاری شما می‌شود، استخدام افرادی است که این ویژگی را نشان می‌دهند.

همدلی سازمانی شایستگی توجه را دارد و مدیران عاقل آن را برای کسب و کار خود لازم می‌دانند.

اما برای این‌که همدلی بخشی از DNA سازمان شود، باید به نحوه ساخت و تغییر فرهنگ‌ توجه کرد.


مطالب مرتبط:

6 دیدگاه دربارهٔ «همدلی سازمانی چیست؟ نقش همدلی سازمانی در مدیریت و رهبری»

  1. نگاه ارایه شده بسیارکاربردی است. اگر به سمت تهیه یک جگ لیست برای سنجش میزان پیشرفت همدلی در یک سازمان حرکت می شد که مدیران خط کش های چندگانه ای را که در این نوشته مورد اشاره قرار گرفته بود به مدد چک لیست محک می زدند، راهنمای بهتری برای دنبال کردن تاثیر تلاشهای خویش می یافتند. دعایتان می کنم.

  2. نکات دقیق و ارزنده‌ای بیان شده و مطالب از توالی منطقی خوبی برخوردار هستند. سپاس ویژه از نویسنده محترم و تبریک به مدیریت بهتایم با حضور ایشان در مجموعه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *