نماد سایت نرم افزار مدیریت پروژه آنلاین و تایم شیت بهتایم

از برچسب زدن به کارکنان خودداری کنید.

از برچسب زدن به کارکنان خودداری کنید.

مقاله مرتبط:

۵۰ نکته مدیریت و رهبری

از برچسب زدن به کارکنان خودداری کنید.

در هفته اول رهبری تیم جدید، احتمالاً کارکنان جدید خود را بر اساس برداشتتان از هوش، همکاری و ابتکار عملشان، به دو گروه تقسیم می‌کنید:

این دسته‌بندی و برچسب زدن به کارکنان لازم اما پر ریسک است. برچسب‌هایی که به افراد می‌زنید، باقی می‌مانند.

اگر در برچسب زدن به کارکنان مرتکب اشتباه شده باشید:

برای جلوگیری از این اتفاق:

بدین ترتیب برچسب زدن به کارکنان دقیق‌تر و رویکرد مدیریتی شما مؤثرتر خواهد بود.

این نکته مدیریتی از «رهبران جدید: قبل از شروع بهره‌وری را پایین نیاورید.» نوشته ean-francois Manzoni در سایت هاروارد برداشت شده است.


۹۰ روز اول شما در یک نقش جدید تأثیر زیادی بر شانس موفقیتتان دارد. یک شروع خوب می‌تواند برای سال‌ها مفید باشد. برعکس، یک شروع بد می‌تواند انرژی و بهره‌وری کارکنان شما و کل تیم را کاهش دهد.

چگونه برچسب زدن به کارکنان اتفاق می‌افتد!

از برچسب زدن به کارکنان خودداری کنید.

وقتی یک رهبر جدید وارد می‌شود:

تحقیقات نشان می‌دهد که بیشتر مدیران به سرعت کارکنان خود را به دو دسته تقسیم می‌کنند:

مطالعات نشان می‌دهند که رهبران جدید این دسته‌بندی را در همان ۵ روز اول کاری خود انجام می‌دهند، و افراد را بر اساس هوش، همکاری، اعتماد به نفس و ابتکار عملی که از رفتارشان برداشت کرده‌اند، تقسیم می‌کنند. اما چنین برداشت‌هایی ممکن است اشتباه باشند. (با توجه به مدت زمان بسیار کوتاه، احتمال خطا زیاد است.)

چگونه برچسب‌ها باقی می‌مانند.

به عنوان مثال، اگر رهبر جدید فکر کند یکی از دستیاران جدیدش به کمک نیاز دارد، اغلب با ارائه دستورالعمل‌های ویژه، نظارت دقیق‌تر بر نتایج کار او و مشارکت سریع هنگام بروز اولین نشانه‌‌های مشکل عکس العمل نشان می‌دهد.

چنین اقداماتی برای کمک به آن‌ها انجام می‌شود، اما به دو دلیل تأثیر متضاد دارند:

جلوگیری از برچسب زدن به کارکنان 

روابط سازنده بسازید.

مدیران می‌توانند اولین برداشت از دستیار مستقیم خود را به خوبی شکل دهند. تماس مکرر در دوره سازنده رابطه به مدیر اجازه می‌دهد تا اولویت‌های اصلی و معیارهای عملکردی خود را منتقل کند. مدیران می‌توانند، شیوه‌های مدیریتی و ارتباطی خود، نحوه کار کردن آن‌ها، اصولی که برایشان مهم است، آنچه را که دوست دارند و آن‌چه آن‌ها را دیوانه می‌کند، توصیف کنند. همزمان این تعامل‌ها فرصتی به مدیران می‌دهند تا در مورد دستیار مستقیم خود در سطح شخصی اطلاعاتی کسب کنند، احترام متقابل برقرار کنند و شروع به تمایز بین شخص و عملکرد او کنند.

ایجاد یک فضای کاری باز و حمایت کننده.

صرف زمان توسط مدیر جدید بر روی افراد، به آنها تعهد مدیر را می‌رساند و  حسن نیت او را ثابت می‌کند. این حسن نیت است که به رهبر جدید کمک می‌کند تا اشتباهات اولیه را کنار بگذارد و در تصمیمات مبهم خود شک کند.

مقاومت در برابر برچسب زدن به کارکنان.

رهبران باید آگاهانه برچسب بزنند. باید در برابر برچسب‌های عملکرد عمومی مقاومت کنند. مانند قوی‌تر و  یا ضعیف‌تر. زیرا این برچسب‌ها راهنمای عملکرد ضعیفی هستند.

اگر یک برچسب به طور مداوم در مورد یک فرد خاص به ذهن مدیر خطور می‌کند، باید با تمایل طبیعی خود برای پردازش اطلاعات به گونه‌ای که از مشاهدات اولیه او پشتیبانی کند، مبارزه کند.

زود مداخله کنید.

برای حفظ روابط با افراد، مشکلات باید به محض ظهور برطرف شوند. مدیران غالباً سعی می‌کنند از ارائه بازخوردهای منفی در ابتدا خودداری کنند، با فرض این‌که ممکن است توسعه یک رابطه کاری را خراب کنند. اما اگر یک فرد کاری را انجام می‌دهد که مدیر جدید را نگران می‌کند، باید زودتر به آن فرد گفته شود. اگرچه ممکن است خوشایند نباشد، اما بازخورد اصلاحی که زود تحویل داده می‌شود، می‌تواند به عنوان بخشی از فرایند سازگاری عادی پذیرفته شود.

مداخله با تأخیر فقط به تهدید و شرمندگی مرتبط به این مسئله دامن می‌زند، با ارائه به موقع بازخورد شانس این را دارید که کارکنانتان نسبت به آن واکنش سازنده‌ای نشان دهند.

سؤالاتی که هفته اول باید از خود بپرسید.

از من چه می‌خواهید؟

سپس در مرحله بعدی به آن‌ها بگویید:

حالا اجازه دهید آنچه که امیدوارم از شما ببینم را توضیح دهم…

خروج از نسخه موبایل