مشکل نقدینگی و پنج پروژه که هر سازمان باید در زمان بحران اقتصادی امروز انجام دهد.
این روزها نه به تنهایی شرایط تحریم، بلکه ضعف مدیریت، فساد اقتصادی و رانتخواری و وجود یک اقتصاد دولتی فربه که بخش قابل توجهی از منابع اقتصاد صرف هزینههای جاری آن میشود، باعث شده است که فضای فعالیت برای آن بخش خصوصی تنگ شود که نه با دلالی بلکه با فعالیت اقتصادی سالم میخواهد به ادامه زندگی بپردازد. تعداد زیادی از شرکتها با مشکلات متعدد از جمله مشکل نقدینگی، گمرک، نبود مواد اولیه مناسب، زیاندهی پروژهها به دلیل افزايش ناگهانی هزینه مواد اولیه و مسائل متعدد منابع انسانی (از کاهش انگیزه و در نتیجه بهرهوری تا ترک کار و مسائل اداره کار) روبرو هستند.
در این شرکتها مدیران مانند مرغ سرکندهای شدهاند که به اینطرف و آن طرف میدوند، بیآنکه هدفی مشخص و آگاهانه داشته باشند. شاید تنها هدف آنها این باشد که خود را از این شرایط نجات دهند. اگر در این شرایط به یک مدیر گفته شود که یک پروژه برای بهبود عملکرد منابع انسانی تعریف کند و یا اینکه به اصلاح فرآیندها بپردازد و یا فرآیندهای خود را سیستمی کند، اگر مخاطب با لگد بیرون نکند، لبخند تلخی میزند و میگوید:
«یکی میمرد ز درد بینوایی، تو میگویی آقا زردک میخواهی؟ آقا من مشکل زنده ماندن دارم و تو از بهینهسازی و بهرهوری صحبت میکنی؟»
اما نکته مهم و مشکل بزرگ به طور دقیق در همین تفکر نهفته است. مدیری که شب تا صبح در دغدغه مشکلات بیدار میماند و کاسه چهکنم چه کنم برای فردای خود به دست میگیرد، هر چند که در صداقت او شکی نیست. اما با این روش حل مشکل فقط خود را فرسوده میکند و هزار و یک درد جسمی و روانی به خود اضافه میکند.
پنج پروژه برای رفع مشکل نقدینگی شرکتها و افزایش بهرهوری در بحران اقتصادی امروز
هیچ راه حل کوتاهمدتی برای مشکلات بزرگ (از جمله مشکل نقدینگی) وجود ندارد.
یکی از مهمترین راهکارهای اساسی ایجاد پروژههای بهبود برای تغییر مدل کسب درآمد است. به طور مشخص هر یک از این پروژههای بهبود میتواند در مدتی در حدود شش ماه تا یک سال پس از اتمام (با توجه به نوع سازمان) به شکل قابل توجهی منجر به کاهش مشکلات شود:
- پروژه اصلاح فرآیندهای مالی و وصول مطالبات با تاکید بر این نکته مهم که جریان نقدینگی امروزه از سودآوری شرکت بسیار مهمتر است.
- پروژه اصلاح فرآیندهای حقوقی برای عقد قرارداد بهتر. درست است که دولتیهای در بستن قراردادهای یکجانبه تبحر و عادت دارند، اما اگر بتوانیم قراردادهای بهتری ببندیم، وصل مطالبات و جریان نقدینگی بسیار سادهتر خواهد بود.
- پروژه اصلاح فرآیندهای انجام کار به منظور شناسایی نقاط هزینهزا برای شرکت. به عنوان یک نمونه ساده، گاهی فرآیند کنترل این که صد هزار تومان هزینه نابجا در سازمان صورت نگیرد، با استخدام یک کارمند کنترل کننده ماهی سه میلیون تومان ایجاد هزینه میکند.
- پروژه اتوماسیون فرآیندهای سازمان با ایجاد افزايش سرعت و دقت در انجام کار و کاهش هزینههای نبود اطلاعات به موقع. (در این مورد سیستم برنامهریزی و مدیریت تولید و قیمت تمام شده بهساد میتواند به شما کمک کند.)
- پروژه ارتقای عملکرد منابع انسانی با ایجاد مکانیزم اندازهگیری کار و تقویت روحیه پاسخگویی:
که نه تنها میتواند هزینههای ترککار و جابجایی و شکایتهای اداره کار را کاهش دهد، بلکه باعث افزايش مشارکت همگانی در حل مشکلات خواهد شد. (در این زمینه میتوانید از بهتایم هم به خوبی استفاده کنید.)