خستگی شغلي
يكي از اثرات خستگی شغلي كاهش عملكرد اﻓراد ميباشد. عملكرد خوب ميتواند بهرهوری سازماني را اﻓزايش دهد و این نيز اقتصاد ملي جامعه را ارتقاء ميدهد.
۷ دلیل خستگی شغلي و راهکارهای اجتناب از خستگی شغلی.
فکر میکنید که کار شما خسته کننده است؟ بدانید که تنها نیستید. اگر از جمله افرادی هستید که از کار خود ناراضی هستند، اولین گام در مسیر پیشرفت این است که مشکل را شناسایی کنید. سپس فکری به حال آن کنید!
۱) کارتان بسیار تکراری است.
بسیاری از وظایف ماهیت تکراری دارند. امضا کن، مهر کن، و فعالیت بعدی. این کارها واقعا خسته کننده هستند و میتوانند به اندازه کشیدن ناخن روی تخته سیاه آزاردهنده باشند.
اگر کارتان این مشکل را دارد باید راهی برای اینکه آن را به طور خودکار انجام دهید پیدا کنید. ابزارهای آنلاینی وجود دارند که میتوانند کمک کننده باشند. (مثلا ابزارهای آنلاین ردیابی زمان باری از دوش دپارتمان منابع انسانی بر میدارند.)
بخوانید ردیابی زمان با بهتایم چه مزایای دارد؟
اگر نمیتوانید به طور کامل یک کار را خودکار انجام دهید، میتوانید با شخص دیگری با عملکرد مشابه همکاری کنید و بعضی از کارها را بهینهسازی کنید.
در نهایت میتوانید در مورد اهمیت وظایف از مدیران خود بپرسید، به ویژه اگر به نظر میرسد که وظیفه شما زیاد سودآور نیست. اگر پیشنهاداتی برای بهبود وضعیت داشته باشید، این کار به مراتب بهتر انجام خواهد شد، چرا که در این صورت فقط یک آدم غرغرو نیستید، بلکه کسی هستید که راه حلی برای مشکل ارائه شده دارد. این چیزی است که همیشه از آن تقدیر میشود.
۲) زمانتان هدر می رود.
قطعا تنها راه اتلاف وقت جلسات نیستند، ولی در صدر جدولند. با این حال، بسیاری از شرکتها به آنها پایبندند. احتمالا به این خاطر که کسانی که مسئول هستند، جلسات را راهی برای مولدتر بودن میدانند. در این صورت وقتش است که تغییراتی را پیشنهاد بدهید و اگر که مسئول هستید، تغییرات را بپذیرید.
علاوه بر شروع به موقع جلسه، چه کاری میتوانید انجام دهید تا کیفیت جلسات بهبود یابد؟
یک استراتژی این است که نه تنها زمان پایان دادن جلسه را تنظیم کنید، بلکه زمانی را برای هر موضوعی مورد بحث در نظر بگیرید. یکی دیگر از استراتژیهای مفید حذف تمام صندلیها در اتاق است. ایستادن یک راه عالی برای تمرکز و سریع انجام دادن کارهاست. یک راه حل دیگر این است که به سادگی و با شجاعت نه بگویید.
۳) کارتان چالش برانگیز نیست.
این یکی از بزرگترین مشکلات است که نشان دهنده خستگی شغلي است. بسیاری از متخصصان احساس نمیکنند که مهارتهایشان به درستی مورد استفاده قرار میگیرند و در نهایت احساس خستگی شغلي میکنند.
در عین حال، میترسند که در صورت اعتراض، حجم کارشان خیلی زیاد شود، و استرس بگیرند. پس باید چه کنید؟
یکی از بهترین استراتژیها این است که جلسات منظمی با مدیرتان داشته باشید، به طور غیر مستقیم به این مشکلات اشاره کنید. قرار نیست با وظایف جدید غرق شوید، به سادگی یک چالش جدید پیدا کنید. به دنبال وظایف جدیدی که جالب هستند بگردید و پیشنهاد دهید که میتوانید وقت خود را برای آنها خالی کنید. اگر مدیرتان پیشنهاد شما را پذیرفت، اطمینان حاصل کنید که به طور منظم در مورد چگونگی انجام آن و اینکه حتی میتوانید بیشتر انجام دهید، گزارش بدهید.
مدیرتان از اضافه فعالیت شما قدردانی میکند و شما نیز کارهای هیجانانگیز (و چالشبرانگیز) بیشتری برای انجام دادن خواهید داشت.
۴) احساس مفید بودن نمیکنید.
این یک مشکل رایج با وظایفیست که برای شما جذاب نیستند. اگر هیچ راهی برای تغییر وظایفی که انجام میدهید وجود ندارد، روشهای جدید خلاقانهای برای نگاه کردن به آنها پیدا کنید.
یک استراتژی عالی این است که راهکاری پیدا کنید تا کارهایی که در آن بهترین هستید را وارد کارتان کنید.
پنج کار جدید را که میتوانید بیشتر در محل کار خود استفاده کنید بنویسید. تمرکز کنید بر روی ۵ وظیفه که در آنها واقعا خوب هستید. لازم نیست که دستاوردهای بزرگی باشند، سعی کنید هر هفته این لیست را تجدید کنید. بنابراین مثلا اگر شما کنجکاو هستید، کشف کنید که چگونه یک بسته نرمافزاری جدید کار میکند. اگر خودتان را فرد خلاقی میدانید، وقت بگذارید و ببینید آیا میتوانید از این خلاقیت استفاده کنید تا یک گام را از فرایند کاریتان حذف کنید یا راههای دیگری برای اینکه هوشمندانه بتوانید بهرهوری بیشتری در روز خود داشته باشید.
نکته جذاب در مورد خلاقیت و مهارت حل مسئله این است که اگر آن را ادامهدار انجام دهید، متوجه آن خواهند شد. و موقعیتهای جدید به شما پیشنهاد میشود.
۵) احساس احترام نمیکنید.
گاهی اوقات مهم نیست که کارتان چالشبرانگیز است و یا حس مفید بودن میکنید یا نه، مگر اینکه احساس کنید که به شما گوش میدهند.
احساس بیاحترامی ممکن است منجر به خشم و خستگی شغلي شود. اگر فکر میکنید این اتفاق میافتد، باید به این نکته نگاه کنید که آیا فقط به نظر شما احترام گذاشته نمیشود و یا اینکه همه همکارانتان این گونه احساس میکنند.
در مورد دوم، این شرکت دارای یک مشکل ساختاری است که باید مورد توجه قرار گیرد. ممکن است زمان بحث در مورد این مسئله با همکارانتان باشد و اگر آنها مایل باشند به صورت دسته جمعی مشکلتان را به مدیریت اطلاع دهید؛ چرا که هیچ چیزی مدیران را بیش از روحیه پایین کارکنان و پیامدهای آن نگران نمیکند.
اگر، فقط شما را نادیده میگیرند، باید بفهمید که آیا شما علت این مشکل هستید. پس از آن، اگر این تقصیر شما نیست، میتوانید نگرانیهای خود را بیان کنید. با این حال، درست نیست که از ابتدا شخص دیگری را متهم کنید.
۶) مشارکت شما به چشم نمیآید.
گاهی اوقات شما برای یک شرکت بزرگ کار میکنید و مشارکت شما ممکن است خیلی کوچک و بیمعنی احساس شود، به طوری که با خودتان بگویید، چرا اصلا این کار را انجام میدهم؟ آیا من نباید کار بیشتری برای زندگیم انجام دهم؟ همه ما گاهی اوقات این احساسات را داریم، بنابراین اگر این موضوع برای شما کم اتفاق میافتد، ممکن است به این علت باشد که روز بدی داشتهاید. اما اگر تمام وقت همچین احساسی دارید، باید کاری کنید.
بهترین کار این است که نگاه کلیتری بکنید. ببینید که شرکت چه چیزی تولید میکند، بخش شما چه چیزی ایجاد میکند، شما و همکارانتان با هم چه نقشی دارید. به چرخه تولید و فرایندهای مدیریتی علاقه نشان دهید. به این ترتیب، میتوانید ایده خوبی از اینکه چطور کار شما به موفقیت شرکت کمک میکند، به دست آورید. و هنگامی که این ایده را به دست آورید، ممکن است بتوانید تغییرات کوچکی ایجاد کنید تا کارتان بیشتر معنادار شود.
۷) احساس میکنید از مهارتهایتان به درستی استفاده نمیشود.
همه ما احساس میکنیم که در انجام کارهای معینی خوب هستیم و زمانی که در آن فعالیتها مشارکت میکنیم، سازندهتر و شادتر هستیم، و زمان برایمان سریعتر میگذرد. این همان چیزی است که میخواهیم. با این حال به ندرت احساس میکنیم که در حال انجام آنها هستیم (اگر اصلا انجامشان بدهیم).
مثلا فکر میکنیم باید تصمیمگیرنده باشیم، در عوض اسناد را ثبت میکنیم. یا اینکه احساس میکنیم که طراح خوبی هستیم، اما به جای آن وظایف روتین اداری انجام میدهیم.
چگونه این احساس را تغییر دهیم؟
یک ترفند برای بیشتر انجام دادن آنچه که در آن خوب هستید، این است که با تمرین کردن در وقت آزاد خود، در انجام آن حتی بهتر شوید.
به این ترتیب دفعه بعدی که برای انجام آنچه که دوست دارید، فرصت مشارکت پیدا کردید به احتمال زیاد همکاران و مسئولین را بیشتر تحت تاثیر قرار میدهید و احتمال دعوت شما به انجام دوباره آن افزایش مییابد.
به خاطر اینکه میتوانید، کارها را سریع انجام ندهید. باید در انجام کارهایی که دوست دارید، کمالگرا باشید. زیرا این سرعت کار نیست که مورد توجه قرار میگیرد بلکه نتیجه نهایی آن است.
مهمترین نکته
مشکل احساس خستگی شغلي این است که میتواند باعث بی میلی ما برای انجام کارمان یا همکاری با دیگران شود. اگر میخواهید بیشتر در کارتان موفق باشید، نمیتوانید به خودتان اجازه دهید که تسلیم خستگی شغلي شوید. باید راههایی پیدا کنید که زندگی خود را بهتر کنید. جز شما چه کسی این کار را برایتان انجام میدهد؟
۶ کاری که میتوانید برای اجتناب از خستگی شغلي در محل کار انجام دهید.
۱) فضای میز خود را تغییر بدهید.
اگر بدانید چقدر محیط میتواند روی روحیه شما تاثیر بگذارد، متعجب میشوید. رنگهایی مانند آبی، سبز، زرد و قرمز تمرکز، بهرهوری و روحیه شما را افزایش میدهند و زمانهای افت انرژی، کمی سرحالتان میکنند. بنابراین حدس بزنید که رنگ خاکستری و یا قهوهای با شما چه میکنند؟ عکس عزیزان همیشه لبخند بر روی لبهای شما میآورد، اما میتوانید از خیلی چیزها کمک بگیرید مثل لوازم التحریر رنگارنگ یا تقویم فانتزی و همینطور گل. زمانی که مغزتان زیادی درگیر است، به خودتان چیزهای دیگری برای نگاه کردن بدهید.
۲) به مدیر خود بگویید.
اگر خسته هستید، احتمالا به اندازه کافی در کار به چالش کشیده نشدید، به همین دلیل به مدیر خود بگویید!
ممکن است راههایی برای دادن مسئولیت بیشتر به شما پیدا کنند، شاید حتی در کارهایی که در حال حاضر در آنها شرکت نمیکنید. هر مدیری ترجیح میدهد از شما در مورد جاهطلبیها و پتانسیل واقعیتان بشنود تا یک کارمند خسته را ملاقات کنند. هرچه مسئولیت بیشتری داشته باشید، چالش بیشتری را احساس خواهید کرد و خطر کمتری برای خستگی شغلي وجود خواهد داشت!
۳) برای خود اهداف (با پاداش) تنظیم کنید.
حتما مجموعهای از اهداف بزرگ برای کارتان دارید، اما برای خود اهداف کوچکتر، که کمک خواهد کرد که با تمرکز و با انگیزه بمانید در نظر بگیرید. برای تکمیل هر هدف کوچک به خودتان یک پاداش کوچک بدهید تا همه چیز برایتان ارزشمند شود. این پاداش میتواند، یک چیز ساده مانند یک تنفس ۵ دقیقهای برای چک کردن گوشی، چک کردن فیس بوک یا قدم زدن باشد.
ناخودآگاه سختتر کار میکنید، زیرا هم به دنبال پاداشهای کوچک خود هستید و هم زمانی که وظایف را تکمیل میکنید، احساس افتخار و غرور میکنید!
۴) استراحت داشته باشید.
میدانم گاهی اوقات وسوسه میشوید که کنترل خودتان را از دست بدهید، و احساس خستگی کنید. اما این اصلا برایتان خوب نیست!
با در نظر گرفتن یک وقفه و استراحت کوتاه (میتواند یکی از پاداشهایتان برای تکمیل یک کار باشد) خستگی شغلي را از خود دور کنید. اینکه حتی یک لحظه کوتاه برای خودتان نداشته باشید باعث نمیشود که مدیر (یا همکارانتان) بیشتر دوستتان داشته باشند!
فکر میکنید که آنها کدام را ترجیح میدهند؟ کار خوب یا کار غلط؟ یک کارمند خسته که به تیم آسیب میزند یا یک کارمند شاد و پر انرژی؟
۵) فقط کمی سرگرمی داشته باشید.
زندگی خیلی کوتاهتر از آن است که از کار خود متنفر باشید. کمی سرگرمی داشته باشید!
این بدان معنی است که با همکاران خود دوست باشید، در مکالمهها، بازیها و جوکها شرکت کنید و تلاش کنید کار شخصی خود را کمی سرگرم کنندهتر کنید. این کار تا زمانی که بر بهرهوری شما تأثیر نگذارد، مطمئنا مفیدتر از آن است که اجازه دهید خستگی بر شما چیره شود.
۶) به موسیقی گوش دهید.
میتوانید به موسیقی گوش دهید تا کارتان کمی سرگرم کنندهتر شود؟ یا شاید یک پادکست؟ یا یک ویدیو؟
(البته اگر لازم نیست تمرکز کنید.)
هشدار: اطمینان حاصل کنید که موسیقی درستی را انتخاب میکنید. (اگر دوست ندارید که مدیرتان مچ شما را در حین انجام حرکات موزون و یا گریه برای عشق کودکیتان بگیرد.) متن ترانهها میتواند حواستان را پرت کند. آهنگهای با سرعت زیاد میتوانند شما را از کنترل خارج کند، آهنگهای غمانگیز میتواند باعث احساساتی شدن شما و حتی خستگی شغلي بیشتر شوند. موسیقی قویترین شکل جادو است.
زمان ترک شغلتان رسیده است؟
اگر همه موارد فوق را امتحان کردهاید و واقعا نمیتوانید احساس خستگی شغلي را از بین ببرید، ممکن است وقت آن رسیده باشد که تغییر شغل بدهید. زندگی خیلی کوتاهتر از آن است که از کار خود متنفر باشید (یا حتی دوستش نداشته باشید)