افزایش بیش از حد هزینهها و انحراف پروژهها از مسیر برنامهریزی شده، یکی از چالشهای رایج در پروژههای بزرگ است. هیچ مدیر پروژهای دوست ندارد پروژهای را هدایت کند که از مسیر خود خارج شده و کنترل آن دشوار شده است. در چنین شرایطی، تکیه بر روشهای اثبات شده مدیریت پروژه حیاتی است. مدیریت ارزش کسب شده (Earned Value Management) یکی از این روشهای قدرتمند است که به مدیران پروژه امکان میدهد عملکرد پروژه را بهصورت عینی ارزیابی کرده و تصمیمات اصلاحی لازم را به موقع اتخاذ کنند.
EVM با مقایسه کار برنامهریزیشده، کار واقعی انجامشده و هزینههای صرفشده، بینشهای ارزشمندی درباره سلامت پروژه ارائه میدهد. با محاسبه ارزش کسب شده، مدیران میتوانند پیشرفت پروژه را رصد کنند، انحرافها را شناسایی کرده و اقدامات لازم برای بازگرداندن پروژه به مسیر درست را انجام دهند.
در این مقاله، به مبانی مدیریت ارزش کسب شده، شاخصها و فرمولهای آن میپردازیم. اگر میخواهید همزمان پروژههای خود را ساده و سازماندهی شده مدیریت کنید، میتوانید همین حالا بهتایم را رایگان امتحان کنید و از امکانات این پلتفرم بهرهمند شوید.
فهرست مطالب:
ارزش کسب شده چیست؟
ارزش کسب شده (Earned Value – EV) شاخصی است که نشان میدهد چه مقدار از کار پروژه تا کنون تکمیل شده است. این شاخص، وظایف انجام شده را با برنامهریزی اولیه و هزینههای مربوطه مقایسه میکند و تصویری واضح از عملکرد پروژه ارائه میدهد. به عبارت ساده، EV به شما کمک میکند به سرعت تشخیص دهید پروژه از برنامه عقب مانده یا بیش از حد بودجه مصرف کرده است.
میتوانید EV یک پروژه را با ضربِ درصد تکمیل در کل بودجه پروژه محاسبه کنید. به عنوان مثال، فرض کنید ۶۰٪ کار انجام شده است و بودجه پروژه شما ۱۰۰ میلیون تومان است، ارزش کسب شده در این صورت ۶۰ میلیون تومان است.
مزایای مدیریت ارزش کسب شده (EVM)
اندازهگیری عملکرد و پاسخگویی:
EVM امکان ارزیابی عینی عملکرد پروژه را با مقایسه ارزش برنامهریزیشده (PV)، ارزش کسب شده (EV) و هزینه واقعی (AC) فراهم میکند. این دادهها مدیران را قادر میسازند تا مشخص کنند پروژه از برنامه جلوتر، مطابق یا عقبتر است و آیا هزینهها کمتر، مطابق یا بیش از بودجه هستند. این شفافیت، پاسخگویی اعضای تیم و ذینفعان را افزایش میدهد.
تشخیص زودهنگام مشکلات و سیستم هشدار اولیه:
EVM به عنوان یک سیستم هشدار اولیه عمل میکند. اگر ارزش کسب شده کمتر از ارزش برنامهریزی شده یا شاخصهای عملکرد مانند CPI و SPI کمتر از حد انتظار باشند، مدیران میتوانند قبل از تشدید مشکلات اقدامات اصلاحی انجام دهند و ریسکها را به حداقل برسانند.
کنترل هزینه و زمانبندی:
با مقایسه بودجه برنامهریزی شده با هزینه واقعی و تحلیل انحرافات، مدیران پروژه میتوانند هزینهها را کنترل کنند و از افزایش غیرمنتظره جلوگیری کنند. همچنین با مقایسه زمانبندی برنامهریزی شده با ارزش کسب شده، امکان نظارت دقیق بر پیشرفت پروژه و مدیریت مسیرهای بحرانی فراهم میشود.
پیشبینی و تصمیمگیری بهتر:
تحلیل ارزش کسب شده امکان پیشبینی هزینه نهایی و مدت زمان تکمیل پروژه را فراهم میکند. این بینشها به مدیران کمک میکند تصمیمات آگاهانهای درباره تخصیص منابع، تنظیم محدوده پروژه یا اصلاح زمانبندی اتخاذ کنند و انتظارات ذینفعان را مدیریت نمایند.
بهبود ارتباطات و شفافیت:
EVM زبان مشترکی برای تیم و ذینفعان ایجاد میکند و گزارش پیشرفت پروژه را ساده و قابل فهم میسازد. این شفافیت باعث ارتقای مسئولیتپذیری و هماهنگی میان اعضای تیم و مدیران میشود.
مدیریت ریسک و بهبود مستمر:
تحلیل واریانس بین PV ،EV و AC به شناسایی ریسکهای بالقوه کمک میکند و امکان تخصیص منابع به حوزههای نیازمند مدیریت ریسک را فراهم میسازد. همچنین دادههای تاریخی EVA به سازمانها امکان میدهد روندها را شناسایی و فرآیندهای مدیریت پروژه را بهبود دهند و فرهنگ بهبود مستمر را تقویت کنند.
ارزیابی عملکرد تیم و پاداشدهی:
EVM معیارهای عملکرد دقیق و قابل سنجشی ارائه میدهد که میتواند برای ارزیابی عملکرد فردی و تیمی استفاده شود. این ارزیابیها، اعضای تیم را برای دستیابی یا فراتر رفتن از اهداف پروژه ترغیب میکنند.
در مجموع، مدیریت ارزش کسب شده نه تنها ابزار کنترل و پیشبینی پروژه است، بلکه چهارچوبی مبتنی بر داده برای تصمیمگیری، شفافیت، پاسخگویی و بهبود مستمر در مدیریت پروژه فراهم میکند و تصویری جامع از وضعیت پروژه در سطح جزئی و کلان ارائه میدهد.
مفاهیم اصلی مدیریت ارزش کسب شده
ارزش برنامهریزی شده (PV)
ارزش برنامهریزی شده (PV) همان هزینه بودجهبندی شده برای کار برنامهریزی شده (BCWS) است. مقدار PV بسته به محدوده کاری که باید انجام شود و جایگاه پروژه در برنامه کلی تغییر میکند. فرمول محاسبه PV ساده است:
PV= کل هزینه پروژه× درصد کار برنامهریزی شده
مثال: فرض کنید پروژهای ۵ ماهه با بودجه ۲۵ میلیون تومان دارید:
- PV کل پروژه = 25 میلیون تومان
- اگر تا پایان ماه دوم باید ۴۰٪ کار انجام شده باشد، برای دو ماه:
دو ماه PV = 25,۰۰۰,۰۰۰ × ۴۰٪ = 10,۰۰۰,۰۰۰ تومان
بنابراین PV نشان میدهد که طبق برنامه، تا پایان ماه دوم باید ۱۰ میلیون تومان از ارزش پروژه محقق شده باشد.
هزینههای واقعی (AC)
هزینههای واقعی که با نام (ACWP) هم شناخته میشود، نشان میدهد تا این لحظه واقعاً چقدر هزینه شده است. اگر از نرمافزار مدیریت پروژه استفاده کنید، ردیابی AC آسانتر خواهد شد. اما باید تمام هزینههای مستقیم و غیرمستقیم از جمله مواد، منابع، سختافزار، نرمافزار و هزینههای سربار را در نظر بگیرید. میتوانید AC را بهصورت تجمعی از ابتدای پروژه یا برای یک دوره خاص محاسبه کنید.
در مثال ما، فرض کنید AC در پایان ۲ ماه = 15 میلیون تومان است.
ارزش کسب شده (EV)
ارزش کسب شده شاخصی است که نشان میدهد چه مقدار از کار پروژه تا کنون انجام شده و هزینه برنامهریزی شده آن چقدر بوده است. گاهی با نام BCWP هم شناخته میشود.
EV=کل هزینه پروژه * درصد کار واقعی
فرض کنید برنامهریزی کردهاید که تا پایان ماه دوم، ۴۰٪ از کار پروژه تکمیل شود، اما در واقع فقط ۳۰٪ از کار انجام شده است. حال، EV نشان میدهد هزینه بودجهبندی شده برای آن ۳۰٪ کار انجام شده چقدر است.
EV= 25,000,000*30%=7,500,000 تومان
واریانس زمانبندی (SV)
واریانس زمانبندی، تفاوت بین پیشرفت برنامهریزی شده و پیشرفت واقعی تا به امروز است. SV منفی نشان میدهد که ما از برنامه عقب هستیم، SV مثبت نشان میدهد که ما از برنامه جلوتر هستیم و صفر به این معنی است که ما دقیقاً طبق برنامه پیش میرویم.
SV= EV (ارزش کسب شده)- PV (ارزش برنامهریزیشده)
در مثال ما، SV در ۲ ماه:
SV= 7,500,000-10,000,000=-2,500,000
SV% = (SV/PV) *100 = (-2,500,000/10,000,000) *100 = -25%
یعنی پروژه ۲۵٪ از برنامه عقب است.
واریانس هزینه (CV)
واریانس هزینه تفاوت بین میزان هزینههای برنامهریزی شده تاکنون و هزینههای واقعی تا به امروز است. CV منفی نشان میدهد که ما از بودجه فراتر رفتهایم، CV مثبت نشان میدهد که ما کمتر از بودجه هستیم و صفر به این معنی است که ما دقیقاً طبق بودجه عمل کردهایم.
CV = EV – AC
در مثال ما،
دو ماهCV=7,500,000-15,000,000=-7,500,000
CV% = (CV/EV) *100 = (-7,500,000/7,500,000) *100 = -100%
این یعنی پروژه ۱۰۰٪ بیش از بودجه هزینه کرده است.
شاخص عملکرد زمانبندی (SPI)
شاخص عملکرد زمانبندی (SPI) عملکرد پروژه را از نظر زمانبندی نشان میدهد.
SPI = EV/PV
SPI > 1 نشان میدهد که پروژه از زمانبندی جلوتر است و SPI < 1 نشان میدهد که پروژه از زمانبندی عقب است.
در مثال ما،
SPI = 7,500,000/10,000,000 = 0.75
یعنی پروژه فقط ۷۵٪ طبق برنامه جلو رفته و ۲۵٪ عقب است.
تفاوت مهم: مقایسه ساده پیشرفت واقعی با خط مبنا فقط نشان میدهد کدام وظایف عقب افتادهاند. اما SPI با دیدی جامع، اثر این عقبماندگی یا جلو افتادگی را بر کل پروژه نشان میدهد.
شاخص عملکرد هزینه (CPI)
معیاری است که نشان میدهد پروژه از نظر هزینه چقدر کارآمد پیش رفته است. این شاخص به مدیران پروژه کمک میکند بفهمند آیا هزینههای واقعی پروژه با ارزش کسب شده هماهنگ است یا خیر.
CPI = EV/AC
CPI > 1 نشان میدهد که پروژه کمهزینهتر از برنامه پیش رفته است و CPI < 1 نشان میدهد پروژه بیش از بودجه هزینه کرده است.
در مثال ما،
CPI = 7,500,000/15,000,000 = 0.5
این عدد نشان میدهد که پروژه تا این مرحله فقط ۵۰٪ از ارزش برنامهریزیشده را نسبت به هزینه واقعی به دست آورده است، یعنی هزینههای پروژه بیشتر از میزان بهرهوری واقعی بوده و نیاز به بررسی و اصلاح دارد.
CPI میتواند برای پیشبینی تکمیل پروژه شما استفاده شود. به عنوان مثال، میتوانید کل بودجه پروژه خود را بر CPI فعلی تقسیم کنید تا کل هزینه مورد انتظار در زمان تکمیل را بدست آورید.
EAC = Budget/CPI
در مثال بالا:
EAC = 25,000,000/0.5= 50,000,000
یعنی در صورت ادامه روند فعلی، پروژه با ۲۵ میلیون تومان اضافههزینه تکمیل خواهد شد. این هشدار به مدیران کمک میکند زودتر به فکر کاهش هزینهها یا تأمین بودجه بیشتر باشند.
فرمولهای مدیریت ارزش کسب شده
در ادامه یک مرجع سریع برای مهمترین فرمولهای EVM آورده شده است:
فرآیند مدیریت ارزش کسب شده
استاندارد ISO 21508 چهارچوبی روشن برای اجرای مدیریت ارزش کسب شده ارائه میدهد. این فرآیند به طور کلی به دو بخش اصلی تقسیم میشود: برنامهریزی کار و اجرای برنامه. در ادامه مراحل هر بخش را توضیح میدهیم:
مرحله اول: برنامهریزی کار (Plan the Work)
- تقسیم پروژه یا برنامه به اجزای کوچکتر
محدوده پروژه به بخشها و فعالیتهای قابل مدیریت شکسته میشود. - تخصیص مسئولیتها
هر بخش از کار به فرد یا تیم مسئول اختصاص داده میشود. - زمانبندی فعالیتها
فعالیتها در یک تقویم زمانی قرار میگیرند تا ترتیب و زمان انجام آنها مشخص شود. - بودجهبندی بر اساس زمان (Time-phased Budget)
بودجه پروژه به تناسب زمانبندی فعالیتها توزیع میشود. - تعیین شاخصهای عملکرد عینی
معیارهای مشخص و قابلاندازهگیری برای ارزیابی پیشرفت کار تعریف میشوند. - ایجاد خط مبنای سنجش عملکرد (PMB)
در نهایت، خط مبنای عملکرد شکل میگیرد که مبنای سنجش پیشرفت و هزینهها در طول پروژه است.
مرحله دوم: اجرای برنامه (Work the Plan)
- اجرا و انجام کارها
فعالیتهای تعریفشده طبق برنامه اجرا میشوند. - جمعآوری و گزارش دادههای عملکردی
دادههای مربوط به هزینهها، زمان و پیشرفت ثبت و گزارش میشوند. - تحلیل دادههای عملکردی پروژه
دادهها تحلیل میشوند تا وضعیت واقعی پروژه با خط مبنا مقایسه شود. - اقدام مدیریتی
در صورت مشاهده انحراف، تصمیمهای اصلاحی مانند تغییر منابع یا تنظیم بودجه گرفته میشود. - حفظ و بهروزرسانی خط مبنا
خط مبنا در طول پروژه پایش شده و در صورت نیاز بهروز میشود.
۵ اصل اساسی مدیریت ارزش کسب شده (EVM)
مدیریت ارزش کسب شده بر اساس ۵ اصل بنا شده است که در ادامه توضیح داده میشوند:
۱. سازماندهی و تعیین محدوده پروژه
اولین قدم این است که مشخص کنیم پروژه دقیقاً چه چیزی را باید تحویل دهد (یعنی “چه چیزی” قرار است انجام شود). برای این کار، از سه ابزار مهم استفاده میکنیم:
- ساختار شکست کار WBS: پروژه را به بخشهای کوچکتر و قابل مدیریت تقسیم میکند. مثلاً اگر پروژه ساخت یک وبسایت است، WBS میتواند شامل طراحی، کدنویسی و تست باشد. این کار تصویری واضح از محدوده پروژه به ما میدهد.
- ساختار شکست سازمانی OBS: نشان میدهد چه کسانی در پروژه دخیل هستند (یعنی “چه کسی” کار را انجام میدهد). این ساختار تیمها، افراد و بخشها را با نقشها و مسئولیتهایشان مشخص میکند.
- ماتریس واگذاری مسئولیت WBS :RAM و OBS را با هم ترکیب میکند تا معلوم شود هر کار مشخص توسط چه کسی انجام میشود. این ماتریس بهعنوان پایهای برای ردیابی عملکرد در مراحل بعدی عمل میکند.
۲. برنامهریزی، زمانبندی و بودجهبندی
در این مرحله، هدف این است که یک نقشه راه مشخص برای پروژه بسازیم تا بتوانیم پیشرفت را اندازهگیری و کنترل کنیم. این نقشه بهعنوان “خط مبنا” شناخته میشود:
- شروع با WBS: فعالیتها و بستههای کاری در گروههای کوچکتر (حسابهای کنترل) سازماندهی میشوند. هر حساب یک مدیر دارد که پیشرفت آن را دنبال میکند.
- زمانبندی: تاریخهای شروع و پایان هر فعالیت و نقاط عطف مهم (مثل تحویل یک بخش خاص) تعیین میشود.
- بودجهبندی: بودجه کل پروژه بین فعالیتها و بستههای کاری تقسیم میشود. این بودجه شامل هزینههای نیروی کار، مواد و پیمانکاران است. همچنین، روشی برای اندازهگیری پیشرفت (مثلاً درصد تکمیل) به هر بسته کاری اختصاص میدهیم تا بتوانیم “ارزش کسب شده” (EV) را محاسبه کنیم.
- خط مبنا و ذخایر: بودجه و برنامه با هم خط مبنای پروژه را تشکیل میدهند. برای روبهرو شدن با مشکلات غیرمنتظره، مدیران ذخایر مدیریتی (مثل بودجه اضطراری) در نظر میگیرند.
۳. حسابداری هزینههای واقعی
این اصل بر این تمرکز دارد که هزینههای واقعی پروژه را با دقت ثبت کنیم:
- پیگیری هزینهها: سیستم حسابداری باید بتواند هزینهها را در سطح هر بسته کاری ردیابی کند (مثلاً هزینه مواد برای یک بخش خاص).
- ثبت بهموقع: گاهی هزینهها با تأخیر پرداخت میشوند، اما برای محاسبه درست ارزش کسب شده، باید آنها را بهموقع ثبت کنیم.
- حسابداری اقلام تعهدی: دستورالعملها تأکید دارند که از روشهای حسابداری استفاده شود که تأخیر در پرداختها روی کیفیت دادهها تأثیر نگذارد.
۴. تحلیل و گزارش عملکرد
در این مرحله، با استفاده از دادهها، پیشرفت پروژه را بررسی و گزارش میدهیم:
- محاسبه مقادیر: مقادیری مثل برنامهریزیشده (PV)، ارزش کسب شده (EV)، و هزینه واقعی (AC) محاسبه میشوند. همچنین، واریانسها (تفاوتها) و شاخصهای عملکرد مثل CPI و SPI بررسی میشوند.
- اطلاعرسانی: هدف این است که تیم، مدیران و مشتریان از وضعیت پروژه آگاه شوند.
- اقدام اصلاحی: باید آستانههایی برای واریانسها تعریف کنیم (مثلاً اگر هزینه بیشتر از ۱۰٪ بودجه شد). اگر این آستانهها شکسته شود، به جزئیات میپردازیم تا مشکلات را پیدا کرده و برطرف کنیم.
۵. اصلاحات و نگهداری دادهها
خط مبنای پروژه همیشه ثابت نیست و در صورت نیاز میتوان آن را تغییر داد:
- تغییرات مجاز: اگر محدوده، بودجه، یا زمانبندی پروژه تغییر کند (مثلاً به دلیل نیاز جدید مشتری)، خط مبنا هم باید اصلاح شود.
- مدیریت تغییر: برنامههایی برای مدیریت تغییرات و ریسکها طراحی میشود که شامل گرفتن تأییدیهها و تصمیمگیری درباره استفاده از ذخایر مدیریتی است.
- بهروزرسانی مداوم: دادهها و اسناد پروژه بهصورت منظم بهروز میشوند تا همیشه تصویر دقیقی از وضعیت داشته باشیم.
پروژه خود را با بهتایم در مسیر درست نگه دارید.
حالا که میدانید ارزش کسب شده (EV) چقدر برای مدیریت مؤثر پروژه اهمیت دارد، احتمالاً این سؤال برایتان پیش میآید: چطور میتوانم همیشه از وضعیت واقعی پروژهام باخبر باشم؟
محاسبه EV شاید در نگاه اول پیچیده به نظر برسد، اما با استفاده از ابزار مناسب، این کار بسیار ساده خواهد شد. درست به همین دلیل است که به یک نرمافزار مدیریت پروژه همهکاره مثل بهتایم نیاز دارید.
با بهتایم میتوانید در زمان واقعی (Real-time) پیشرفت پروژههایتان را زیر نظر بگیرید، بررسی کنید که آیا بودجه رعایت شده یا پروژه طبق برنامه جلو میرود، و در صورت بروز مشکل، خیلی زود از آن آگاه شوید.
یکی از گزارشهای کاربردی بهتایم در این زمینه، گزارش هزینه پروژه است. این گزارش به شما تصویری شفاف از وضعیت مالی پروژه ارائه میدهد؛ شامل:
- بودجه پروژه
- میزان بودجه مصرفشده
- بودجه باقیمانده
- هزینههای واقعی پروژه
- درصد پیشرفت واقعی پروژه
- درصد پیشرفت برنامهای پروژه
به این ترتیب همیشه یک دید جامع و دقیق از پروژههایتان خواهید داشت و میتوانید تصمیمات درستتری بگیرید.
مراجع: