اخبار بد را همانطور که هست با دیگران به اشتراک بگذارید.
مقاله مرتبط:
برای بیان اخبار بد آن را همانطور که هست با دیگران به اشتراک بگذارید.
هیچکس دوست ندارد که گوینده خبر بد باشد. با این حال، در این شرایط اقتصادی، به احتمال زیاد شما هم باید پیامهای ناخوشایندی را گزارش دهید.
برای بیان اخبار بد از این دستورالعملها استفاده کنید:
۱) برای بیان اخبار بد سعی نکنید آنها را زیبا جلوه دهید.
غالباً رهبران میخواهند از اعضای تیم یا همکاران خود محافظت کنند. فرض نکنید تیم شما نمیتواند اخبار بد را مدیریت کند. اگر اخبار بد را به همان بدی که هست به گوش دیگران برسانید، بعدها لازم نیست پیامهای دیگری را به آنها بدهید.
۲) پس از بیان اخبار بد برنامه خود را به اشتراک بگذارید.
زمانی که افراد خبرهای بدی را میشنوند، دوست دارند بدانند که اوضاع چگونه و چه زمانی بهتر میشود. در مورد تغییرات لازم و انتظاراتتان واضح و شفاف باشید.
۳) از دیگران بخواهید که در راه حل شرکت کنند.
آنچه که افراد میتوانند برای مشارکت انجام دهند، توضیح دهید. اخبار شما میتواند نقطه اشتراکی برای جمعکردن اعضای تیم و همکاری آنها باشد.
این نکته مدیریتی در ارتباط با بیان اخبار بد از «چگونه یک رهبر خوب، اخبار بد را ارائه میدهد.» توسط John Baldoni اقتباس شده است.
در سال ۲۰۰۹ در حالی که پرزیدنت اوباما همچنان محبوبیت خود را حفظ کرده بود، شماری از صاحبنظران خاطرنشان کردند که به نظر میرسد رئیسجمهور بیش از حد افسرده و خسته است.
بیل کلینتون، گفت که اوباما باید بگوید:
«ما هنوز به ته خط نرسیدهایم، و میخواهیم از این شرایط خارج شویم.»
برخی گمان میکردند که رئیس جمهور به این دلیل خسته به نظر میرسد که شدت چالشهای پیش روی او و ملت بسیار سنگین است.
در همین شرایط یک خبرنگار به سبک حاکمیت اوباما پرداخت و به نقل از ماریو کوومو، گفت که:
«تفاوت دوران تبلیغات و دوران حکمرانی مانند شعر و نثر است.»
سیاستمداران ماهر میتوانند مخاطب را با استفاده از احتمالات هیجانزده کنند. اما به محض اینکه این سیاستمداران به مسئولیت میرسند، همان احتمالات به مشکل تبدیل میشوند و باید راهی برای حل آنها پیدا کنند.
درک رفتار اوباما در آن دوران از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. او به مدیران میآموزد که در روزهای سخت چگونه حرکت کنند.
طبق رفتار او برای بیان اخبار بد رهبران باید:
• برای بیان اخبار بد باید دقیقا همانطور که هست، آن را تعریف کنید.
یکی از اشتباهاتی که مدیران انجام میدهند، تلاش برای خوب جلوه دادن اخبار بد است.
آنها این کار را به یک یا دو دلیل انجام میدهند:
۱) ما نمیخواهیم مردم را بترسانیم.
۲) فکر نمیکنیم که مردم ما بتوانند از پس آن بربیایند.
این نگرش حمایتکننده است و فرض میکند که کارکنان کودک هستند و به حمایت نیاز دارند. چنین دیدگاهی این فرض را تضعیف میکند که برای گذر از بحران به کمک و پشتیبانی همین کارمندان احتیاج خواهید داشت.
• پس از بیان اخبار بد در مورد آنچه باید انجام شود بحث کنید.
اگر نمیخواهید کسبوکار خود را تعطیل کنید، باید از کارمندان خود بخواهید که روی کارشان تمرکز کنند.
- در مورد آنچه افراد باید انجام دهند، واضح و شفاف باشید.
- برخی باید همان وظایف قبل را انجام دهند.
- برخی ممکن است نیاز به انجام وظایف جدید داشته باشند.
- انتظارات را روشن بیان کنید.
- همچنین، از کارمندان دعوت کنید تا ایدههای خود را در جهت بهبودی شرایط بیان کنند.
• دیگران را به چالش بکشید، تا به شما بپیوندند.
- از بحران یک نقطه عطف و اشتراک بسازید.
- فرض کنید که همه با ارزیابی شما و همچنین اقدامات شما برای اقدام موافق نخواهند بود. از آنها بخواهید تا ایدههای بهتری را ارائه دهند و یا اینکه برای حمایت از ابتکار عمل شما دست به دست هم دهند.
- زمان بحث و جدال پایان یافته است؛ اکنون زمان اتحاد است.
البته بیش از حد بدبین و ناراحت بودن هم برای رهبران خطرناک است.
جیمی کارتر به دلیل سخنرانی معروف و ناراحتکننده خود که در آن توضیح داد چگونه آمریکا راه خود را گم کرده است، مورد انتقاد شدید قرار گرفت.
در همان زمان یک روزنامه نگار معروف گفت:
«این سخنرانی بیشتر به خطبه و موعظه شبیه بود تا یک سخنرانی سیاسی. و مضامین اعتراف، رستگاری و فداکاری را داشت.»
البته اینها اهداف قابل ستایشی است. اما لحن کارتر در نظر مردم موعظهآمیز آمد و در نتیجه به جای الهام بخش بودن، مردم را نا امید کرد.
اوباما در ارتباط با مردم آمریکا مانند رونالد ریگان عمل کرد.
در حالی که بسیاری خوشبینی ریگان را به خاطر میآورند، باید گفت او همیشه اینگونه نبود. او در سخنرانیش در کنگره در سال ۱۹۸۱ به نرخ بالای تورم، و نرخ بالای بیکاری پرداخت. بنابراین هر ملتی به رهبری احتیاج دارد که از بیان حقیقت به مردم نترسد.