چگونه افرادی را با روحیه همکاری و کار تیمی استخدام کنیم.
فهرست مطالب:
- چهار روش اساسی که موجب تقویت روحیه همکاری و کار تیمی میشوند:
- برای همکاری استخدام کنید.
- روشهای جذبی را به کار بگیرید که باعث تقویت روحیه همکاری و کار تیمی میشوند.
- از آموزش دیدن افراد جدید توسط همکاران قدیمیتر پشتیبانی کنید.
- اطمینان حاصل کنید که مدیریت عملکرد برای همکاری ارزش قائل است و برای آن پاداش در نظر میگیرد.
در دنیای امروز، موفقیت یک شرکت به:
- روحیه همکاری و کار تیمی کارکنان،
- توانایی آنان در اشتراکگذاری دانش
- و مدیریت صحیح منازعات در تیمها بستگی دارد.
به عنوان یک مدیر، باید به پرورش فرهنگی کمک کنید که در آن این تواناییها شکوفا میشوند.
یکی از راههای تقویت روحیه همکاری و کار تیمی در سازمان استخدام برای همکاری است.
- اطمینان حاصل کنید که داوطلبانِ ورود به سازمان با حداکثر تعداد افراد سازمان مصاحبه میشوند.
- در طول مصاحبهها، سناریوهای کاری واقعی را به داوطلبان ارائه دهید و بپرسید که چه عکس العملی خواهند داشت. پاسخ آنها بینشی ارزشمند در مورد روحیه همکاریشان در اختیار شما قرار میدهد.
این نکته مدیریتی از «نحوه پرورش فرهنگ همکاری» نوشته Lynda Gratton اقتباس شده است.
در دنیای کار امروزی:
- کار کردن با دیگران، روحیه همکاری و کار تیمی باعث کارآیی سازمانی و شخصی میشود.
- کارمندان در تیمهای مجازی با همکاران، تأمینکنندگان، مشتریها و حتی رقبایی که هرگز آنها را ملاقات نکردهاند، همکاری میکنند.
- سازمان شما به مشخصات تیمهای سازمانی وابسته است.
از زبان Lynda Gratton
در حالی که تقریباً همه مدیران و شرکتها برای کار تیمی و اهمیت تقویت طرز فکر همکاری ارزش قائلند، بسیاری از آنها در واقع رفتارهایی را که موجب تضعیف همکاری میشوند، تشویق میکنند.
پیتر و شرکت او را را به عنوان مثال در نظر بگیرید. یک شرکت بزرگ که تجهیزات با تکنولوژی بالا تولید میکند.
پیتر در رابطه با همکاری بسیار مثبت صحبت میکرد و توجه من را به این بخش از شعار سازمان خود جلب کرد:
کار تیمی برای عملکرد این شرکت بسیار مهم است.
پیتر اطمینان داشت که با شنیدن این جمله من متوجه میشوم در این شرکت روحیه همکاری و کار تیمی بالایی وجود دارد. البته اینطور نبود. اعضای ارشد تیم، از جمله پیتر، نسبت به یکدیگر پرخاشگرانه و حتی آشکارا خصمانه برخورد میکردند.
با نگاه دقیقتری به شرکت، فهمیدم که علیرغم شعار روحیه همکاری و کار تیمی، قوانین نانوشته افراد را تشویق میکند تا از همه افراد پیرامون خود پیشی بگیرند:
- آنها به جای به اشتراک گذاشتن ایدهها و دانش فنی، دانش خود را پنهان میکردند و تا حد امکان با دیگران همکاری نمیکردند.
- طی چند هفته از پیوستن به این شرکت، افراد جدید میآموختند که ضمن اینکه رقابتی رفتار میکنند، پیوسته در مورد همکاری صحبت کنند.
- در این شرکت، مانند سایر شرکتهایی که من مطالعه کردم، شکافی بین شعار همکاری خلاق و واقعیت رقابت غیرمولد وجود داشت.
شرکتها چگونه میتوانند این شکاف بین شعار روحیه همکاری و کار تیمی و واقعیت موجود در شرکت را از بین ببرند؟
تحقیقات من چهار روش اساسی را که موجب تقویت روحیه همکاری و کار تیمی میشوند، مشخص کرد:
برای همکاری استخدام کنید.
شرکتهایی که در آنها تفکر همکاری و کار تیمی شکوفا میشوند، در شیوههای استخدام خود دقت خاصی میکنند:
آنها به دنبال جذب افراد با روحیه همکاری و کار تیمی بالا و رد کردن افراد بیش از حد رقابتی و فردگرایانه هستند.
- ویژگیهای مورد استفاده برای قضاوت داوطلبان را مرور کنید. آیا این ویژگیها شامل توانایی برای کار در تیمها، مقابله با درگیری و به اشتراکگذاری دانش هستند؟
- اگر میخواهید افراد با روحیه همکاری را استخدام کنید، افرادی را که چنین روحیهای دارند، مسئول استخدام کنید.
- در مصاحبه، سناریوهای کاری واقعی به داوطلبان ارائه دهید و از آنها بپرسید که چگونه واکنش نشان خواهند داد. پاسخشان میتواند بینشی ارزشمند در مورد میزان همکاری آنها فراهم کند.
روشهای جذبی را به کار بگیرید که باعث تقویت روحیه همکاری و کار تیمی میشوند.
وقتی شخصی به یک شرکت میپیوندد، شخصیت، نگرش و رفتارهای خود را به موقعیت جدید خود میآورد.
به همین دلیل:
استخدام برای همکاری بسیار مهم است.
اما همکاری و رقابت هر دو در افراد وجود دارند:
- تعداد معدودی از ما روحیه کاملاً همکاری یا کاملاً رقابتی داریم.
- بسته به نوع محیط، تمایلات طبیعی خود را برای همکاری تقویت میکنیم یا کاهش میدهیم.
- اگر فردی که روحیه همکاری بالایی دارد خود را در یک محیط کار کاملاً رقابتی پیدا کند، احتمالاً روحیه خود را عوض میکند.
در چند هفته اول پس از شروع کار جدید یا پیوستن به یک شرکت جدید، کارکنان به ویژه به هنجارهای فرهنگی و رفتاری پیرامون خود حساس هستند:
- چگونگی لباس پوشیدن همکاران جدید،
- نحوه رفتار،
- نحوه صحبت کردن
- و غیره.
به همین دلیل، روشهایی را به کار بگیرید که بر ارزش همکاری تأکید میکنند.
برای تعیین آنچه هنگام جذب نیرو، سازمان شما میتواند برای تشویق به همکاری انجام دهد:
- درباره هفتههای اول کار نیروی تازه وارد به خوبی فکر کنید:
- با چه کسی باید ملاقات کند و به چه شبکههایی باید وصل شود؟
- سرپرست او یا یک همکار نزدیکش را مسئول کنید تا به او برای برقراری روابط با افراد کلیدی که باید با آنها همکاری کند، کمک کند.
- تازهواردان رفتارهای خود را طوری تنظیم میکنند که با آنچه در اطراف خود میبینند سازگاری داشته باشند.
- اگر انتظار میرود نیروی کار جدید روحیه همکاری و کار تیمی بالایی داشته باشد، اطمینان حاصل کنید کسانی که مسئولیت جذب و آشنایی او را در سازمان بر عهده دارند، از خود همکاری نشان میدهند.
از آموزش دیدن افراد جدید توسط همکاران قدیمیتر پشتیبانی کنید.
از بین تمام روشهای منابع انسانی که من مطالعه کردم، بیشترین موردی که در افراد و تیمهای با همکاری بالا دیده شد:
تجربه مشاوره و آموزش توسط همکاران قدیمیتر بود.
مشاوره تحت سه شرط قدرتمندتر بود:
۱) هنگامی که هر دو طرف داوطلب و خواهان این آموزش هستند،
۲) هنگامی که مربی (همکاری که آموزش میدهد) در گوش دادن مهارت دارد،
۳) وقتی مدیران ارشد مربی بوده و بنابراین به عنوان الگو برای بقیه سازمان مطرح میشوند.
برای اینکه آموزش محرک مهم همکاری در شرکت شما باشد:
- آموزش و مشاوره توسط همکاران قدیمیتر را تقویت کنید و به افراد آموزش دهید تا مربیان خوبی باشند،
- اما مشارکت هر دو طرف در یک رابطه آموزش باید داوطلبانه انجام شود.
- مدیران ارشد را ترغیب کنید تا اعضای کم تجربه تیم خود و حتی اعضای تیمهای دیگر را آموزش دهند. این کار باعث میشود کارکنان بدانند این یک توانایی با ارزش برای سازمان است.
اطمینان حاصل کنید که مدیریت عملکرد برای همکاری ارزش قائل است و برای آن پاداش در نظر میگیرد.
هیچ چیز بیش از یک فرآیند مدیریت عملکرد که تنها به دستاوردهای فردی پاداش میدهد، همکاران را مقابل هم قرار نمیدهد. فرایندی که همکاری را به رسمیت میشناسد و به آن پاداش میدهد، میتواند فرهنگ همکاری را تقویت کند.
برای اینکه مدیریت عملکرد بتواند فرهنگ همکاری را تقویت کند، فرایند ارزیابی عملکرد باید میزان همکاری افراد را اندازهگیری کند.
نرم افزار ارزیابی عملکرد بهتایم را به رایگان امتحان کنید.
برای اینکه ببینید تا چه میزان مدیریت عملکرد شرکت شما همکاری را تشویق میکند، از خود بپرسید:
- آیا فرایند مدیریت عملکرد به همکاران اجازه میدهد تا در مورد عملکرد بحث کنند و از یکدیگر یاد بگیرند، یا این فقط یک روند یک به یک است، که در آن یک مدیر عملکرد زیردستان خود را ارزیابی میکند؟
- چه نتایجی از این فرآیند حاصل میشود؟ آیا منجر به همکاری میشود؟
- چه بخشی از شناخته شدن در سازمان و پاداش به موفقیت فردی و چه بخشی از آنها به تلاش تیمی و همکاری تعلق میگیرد؟