پرش به محتوا

مشارکت زنان در جامعه

زنان در جامعه مهندسی – مشکلات مهندسان زن

مهندسان زن
مهندسان زن

پسرا شیرن مثل شمشیرن دخترا موشن مثل خرگوشن!

عجب جمله‌ی آشنایی!

شاید یک شعر و کل کل کودکانه به نظر برسد اما تفکری پشت آن است که جامعه امروز ما را شکل داده. از کودکی با اشعاری مانند این بزرگ شدیم و دروغ نگویم این افکار در فرهنگ و باورهای ما ریشه دوانده است، تا جایی که حتی خود جنس به قول معروف لطیف هم این موضوع را باور کرده و توانایی‌های خود را به دست فراموشی سپرده و چنان در نقش خانم موشه فرو رفته که این روزها کمتر پیش می‌آید به چیزی به جز زیبایی و نقش‌های از پیش تعریف شده خود فکر کند. اما بس است! این تفکر لطیف و زیبا و شیرین و فداکار و مادر نمونه بس است! زن، انسان است مانند مرد نه کمتر و نه بیشتر.

سیاه‌پوست‌ها سال‌‌‌ها جنگیدن تا به جای این‌که به عنوان کاکاسیاه برده باشند به باراک اوباما تبدیل شوند و چقدر امروز حقیر دانستن آن‌ها دشوار به نظر می‌رسد. شنیدم که یکی از رهبران این جنبش سخت‌ترین کار را در راستای اهدافش، این می‌دانست که به ‌‌سیاه‌پوستان بفهماند شما برده نیستید!

به اعتقاد من:

برای از بین بردن این کلیشه‌های جنسیتی، اولین کار این است که زنان به این باور برسند که چیزی که موش و خرگوش و شیر بودن را مشخص می‌کند، توانایی‌، اهداف، تلاش و پشتکار است.

باید برای نجات آیندگان جایی این کلیشه‌ها رو دور بریزیم، دست از قضاوت انسان‌ها با جنسیتشان برداریم!!

اگر فردی را قضاوت می‌کنیم بر اساس دانش و مهارت او باشد. باید طوری این تفکر در ما ریشه کند که وقتی مریم میرزاخانی نامی نابغه ریاضی شد انگشت به دهان جنسیت او نمانیم و حتی به زن بودن او افتخار نکنیم، او تنها و تنها به عنوان یک ایرانی افتخار آفرین است. آقایی که پست مرا لایک می‌کنید، یک راننده بد فقط یک راننده با مهارت پایین است و نه یک زن راننده! او را زن نبینید، راننده ببینید! 

با این مقدمه مقاله‌ای را از زبان M. Teresa Cardador  که درباره زنان در جامعه مهندسی و مشکلات مهندسان زن نوشته شده است، بخوانید:

تنش‌های پنهان باعث می‌شوند زنان بخواهند مهندسی را ترک کنند!

حفظ زنان در عرصه مهندسی مشکلی دائمی به نظر می‌رسد. حتی پس از غلبه بر موانع ورود به این حرفه، زنان به نسبت بسیار بیشتری این حرفه را ترک می‌کنند، که اغلب به دلیل استرس‌های ناشی از زن بودن در رشته‌های تحت سلطه مردان است. این استرس می‌تواند کاملا آشکار باشد، مانند زمانی که زنان با تبعیض جنسیتی یا آزار و اذیت مواجه می‌شوند؛ یا همانطور که تحقیقات ما نشان می‌دهد، پنهان باشد، مانند زمانی که زنان احساس می‌کنند که ارزش مشارکت آن‌ها کمتر از همتایان مردشان است. وقتی روزانه این نوع تنش پنهان را تجربه می‌کنند، در نهایت خسته می‌شوند.

برای درک عمیق‌تر این تجربیات و نحوه مواجهه زنان با آن‌ها، با بیش از ۳۳۰ مهندس در ایالات متحده (۴۳٪ زن، ۵۷٪ مرد) از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷، مصاحبه و با بیش از ۲۰ مهندس زن در کنفرانس‌های حرفه‌ای در ایالات متحده و کانادا صحبت کردیم. این مهندسان در سن ۲۲ تا ۵۰ سالگی قرار داشته و از چندین رشته مهندسی مختلف بودند.

یافته‌های ما نشان می‌دهد که:

  • مهندسان زن با تنش‌های پنهان و نه چندان پنهانی دست و پنجه نرم می‌کنند.
  •  به آن‌ها تلقین می‌شود مهارت و کار آن‌ها در حرفه‌شان با ارزش به نظر نمی‌رسد.
  • این استرس موجب افزایش احساس پذیرفته نشدن و ترک کار در زنان می‌شوند.

علاوه بر این راهکارهای مهمی برای غلبه زنان بر این مشکلات شناسایی کردیم.

استرس ناشی از جنسیتی کردن وظایف و مسیرهای شغلی

در اوایل آموزش مهندسان متوجه می‌شوند که دو دسته مهارت در مهندسی وجود دارد:

  • مهارت‌های مهندسی سخت (مانند توانایی فنی و حل مسئله)
  • و مهارت‌های حرفه‌ای نرم‌تر (مانند ارتباطات، ایجاد ارتباط و کار گروهی).

همچنین یاد می‌گیرند که این مهارت‌ها جنسیت‌بندی شده‌اند.

تحقیقات ما نشان می دهد که:

بسیاری از مهندسان زن جذب کارهایی می‌شوند که به طور خالص فنی نیستند. در واقع، بسیاری از مهندسانی که با آن‌ها صحبت کردیم وظایفی را که علاوه بر مهارت‌های فنی شامل مهارت‌های سازمانی، ارتباطی و مردمی بود، لذت‌بخش توصیف کردند.

همانطور که یک مهندس زن اشاره کرد:

«می‌دانستم که نمی‌خواهم تمام روز جلوی کامپیوتر بنشینم و محاسبات انجام دهم. شخصیت من این گونه نیست، اگرچه در زمینه مهندسی مهارت دارم، اما یک فرد اجتماعی هستم، و این موضوع مرا به سمت کار با افراد دیگر جذب می‌کند.»

در حالی که بعضی از زنان براساس علایق خود به این وظایف تمایل دارند، برخی مدیران نیز زنان را تشویق می‌کنند تا این نقش‌ها را، بپذیرند!

یک مهندس مرد توضیح داد چگونه شاهد بوده که این موضوع برای یکی از همکاران خانم اتفاق افتاده:

«مدیران، همکارم را به سمت کارهای غیر فنی هدایت کردند، مرتب کردن چیزها و نماینده‌ی تیم در جلسات. البته او بسیار خوب کار می‌کرد و باید بگویم، مهارت‌های ارتباطی قوی را به ارمغان آورد. به همین دلیل، می‌خواهند به او ترفیع بدهند

با این حال، همانطور که یک خانم اشاره کرد، برخی این‌گونه مهارت‌ها را، مهارت‌های یک مهندس واقعی ندانسته و تنها مهارت‌های فنی را پارامترهای یک مهندس واقعی می‌دانند، بنابراین بسیاری از زنان احساس می‌کنند که مهارت‌های منحصر به فرد آن‌ها ارزشمند نیست یا اصلا دیده نمی‌شود.

به عنوان مثال، یکی از آن‌ها به ما گفت:

«به نظر می‌رسد مهارت‌ها، و صفاتی که من برای مدت زمان بسیار طولانی روی آن‌ها کار کردم، به عنوان مهارت‌های نرم شناخته می‌شوند …نه آن دسته از مهارت‌هایی که که هر روز تحسین می‌شوند.»

مصاحبه ما با مهندسین مرد این باور را تایید می‌کند. مردان گفتند که مهندسان زن اغلب به سراغ کارهای کم‌ارزش می‌روند. به طور خاص، اشاره کردند که همکاران خانم تمایل دارند در جنبه‌های اجتماعی کار (مانند مدیریت ارتباطات) پیشرفت کنند، که از نظرشان این‌ها تنها جنبه‌های جانبی کار واقعی و فنی هستند.

همچنین تحقیقات نشان می‌دهد که:

زنان تمایل دارند با پیشرفت شغلشان از مسیر کاری فنی دور شده و به سمت نقش‌هایی که شامل نظارت و مدیریت فنی است، بروند. همچنین در حالی که برخی از زنان این نقش‌های مدیریتی را بر اساس ترجیحاتشان پیگیری می‌کنند، برخی دیگر نیز به سمت این نقش‌ها هدایت می‌شوند. و شواهد نشان می‌دهد که این موضوع در نتیجه‌ی کلیشه‌های مربوط به زنان است که می‌‌گوید آن‌ها در ارتباطات و هماهنگی نسبت به مردان مهارت بیشتری دارند.

یک مهندس خانم به ما گفت که توسط مدیرش تشویق می‌شده تا نقش مدیریتی را به عهده بگیرد، چرا که از نظر مدیر، او برونگراست و مهارت‌های ارتباطی خوبی دارد. مهندس مردی که با او مصاحبه کردیم، این ایده را مطرح کرد که زنان برای نقش‌های مدیریتی مناسب هستند:

«زنان در نقش‌های مدیریتی بهتر عمل می کنند … بسیاری از آن‌ها صفات یک مدیر خوب را نشان می‌دهند، مراقب افرادشان هستند، و به نحوه ارتباط و چگونگی توسعه محصولات اهمیت می‌دهند… در صورتی که ۱۰ مهندس در یک اتاق باشند، همه آن‌ها باهوش هستند، اما کسی که می‌تواند به خوبی ارتباط برقرار کند، مهندس خانم است

مشکل این است که نقش مدیریتی در مهندسی ارزش کمتری دارد. رشته‌های مهندسی اغلب دارای یک سلسله مراتب هستند، به طوری که شغل‌های فنی به عنوان ارزشمند‌ترین در نظر گرفته شده و مشاغلی که با بخش فنی ارتباط کمتری دارند از جمله مدیریت پروژه و یا مدیریت محصول کم اهمیت قلمداد می‌شوند و حتی کمتر مورد علاقه افراد هستند. در واقع بسیاری از مصاحبه شونده‌های ما – به ویژه مردان – نقش‌های مدیریتی را نامطلوب توصیف کردند و گفتند:

«دوست ندارم یک مدیر نامیده شوم

هنگامی که زنان نقش‌های با ارزش کمتر یا نامطلوب را در مهندسی اشغال می‌کنند، کلیشه‌هایی را که در مورد مهندسان زن است و مهارت‌های فنی آن‌ها را کمتر می‌داند، تقویت می‌کنند و این موضوع باعث کاهش اعتماد به نفسشان شده و فکر می‌کنند که یک مهندس واقعی نیستند. تحقیقات نشان می‌دهد زمانی که شما و کارتان توسط دیگران در سازمان ارزشمند شناخته نمی‌شوید، این موضوع سبب ایجاد تنش روانی مزمن و پایداری می‌شود. این استرس و تنش ممکن است به توانایی مهندسان زن برای مقابله با سایر عوامل استرس‌زا، از قبیل تقاضای کاری بالا و تعصب مداوم در محل کار، لطمه وارد کند و منجر به فرسودگی در کار و ترک کار شود.

با این وجود، هرچند برخی از مهندسان نمونه ما گزارش کردند که قصد دارند این حرفه را ترک کنند، بسیاری از آن‌ها این موانع را پشت سر گذاشته و یک کار کامل ارائه دادند. تجربیات آن‌ها ممکن است به زنان دیگر در عرصه مهندسی کمک کند تا مقاوم‌تر شوند.

مقاوم بودن از طریق کار حرفه‌ای مطابق با شخصیت

زنان و مردان - مهندسان زن
برابری جنسیتی

از خود بپرسید چه می خواهید.

توجه به تعصب در مهندسی (قرار دادن مهارت‌های فنی و تخصصی بالاتر از همه چیز) باعث می‌شود به آسانی انتظارات بیرونی را بر صدای درون و ارزش‌های خود ترجیح بدهید و حس کنید که در جایگاه درست قرار نگرفته‌اید.

بسیاری از زنانی که با آن‌ها صحبت کردیم احساس متفاوت بودن از مهندسین دیگر داشتند. سعی کنید به جای این‌که همرنگ جماعت شوید به صدای درون خود اهمیت بدهید. یکی از راه‌های ایجاد احساس اعتماد به نفس این است که منعکس کننده ارزش‌های شخصی و حرفه‌ای خود باشید.

مهندسین باید از خود بپرسند:

  • چه چیزی برای من مهم است و چه چیزی نیست؟
  • چه تجربیاتی جذاب هستند و چگونه می‌توانم آن‌ها را دریافت کنم؟
  • چه پشتیبانی‌ نیاز دارم و از چه کسی؟
  • نقاط قوت و ضعف من چیست و می‌خواهم چه چیزی را تغییر دهم؟

در نظر گرفتن آرزوها، مهارت‌ها و منابع انرژی خود، صدای بیرونی را که دائما می‌گوید کار شما بی‌ارزش است، ساکت می‌کند و این به نوبه خود کمک می‌کند در انتخاب‌های حرفه‌ای خود اعتماد به نفس داشته باشید، و استرس ناشی از شنا کردن بر خلاف جریان آب را کاهش می‌دهد. همچنین می‌تواند زمانی را که اشتباها گمراه شده‌اید، به شما نشان دهد – زمانی که به جای دنبال کردن کارهایی که از انجامشان لذت می‌برید، به دنبال وظایف و نقش‌هایی رفتید که عرف جامعه از شما خواسته است – و علاوه بر این به شما کمک می‌کند تا به آن مسیری که برایتان مهم است، بازگردید.

هنگامی که مهندسان زن با یک فرصت شغلی مواجه می‌شوند، باید از خود سوال کنند:

  • آیا این نقش را می‌پذیرم چون آن را دوست دارم و با اهداف شغلی من سازگار است،
  • یا چون شخص دیگری فکر می‌کند که این نقش برای من و مهارت‌هایم مناسب است؟

یک مهندس که از سوی مدیر خود تشویق شده بود تا مسیر مدیریتی را دنبال کند، گفت:

« اخیرا به اصرار مدیران در مسیر مدیریتی قرار گرفتم، زیرا احساس می‌کردند که من مهارت لازم را دارم- در سخنرانی و ارائه مطالب مهارت دارم – اما من از آن مسیر متنفر بودم، پس به مسیر فنی برگشتم و مدیرانم را ناامید کردم. با این حال خوشحالم که اکنون خود را بهتر می‌‌شناسم.»

این بدان معنا نیست که باید نقش‌هایی که به شما پیشنهاد می‌شوند را بدون بررسی کنار بگذارید. اما باید نداهای درونی خود را هنگام انتخاب یک نقش در نظر بگیرید.

یکی دیگر از مهندسانی که با او گفتگو کردیم، گفت:
« فکر می‌کنم موضوع این است که آنچه را که برایش مناسب هستید، پیدا کنید … بروید و آنچه را که دیوانه انجام آن هستید، پیدا کنید.»

پیچیدگی خود را بپذیرید.

مهندسان زن باید یاد بگیرند که پیچیدگی هویت خود را در نظر بگیرند. به جای این‌که خودشان را مجبور کنند در چارچوب‌های جنسیتی و مهندسی ساخته شده بمانند، این واقعیت را بپذیرند که می‌توانند هم ارزش‌های زنانه و هم علمی داشته باشند. این پیچیدگی به شما این امکان را می‌دهد که ویژگی‌های منحصر به فردی را به این حرفه بیاورید،در نتیجه احساس ناهماهنگی و استرس را کاهش می‌دهد.

بر روی هویت خود (جنسیت، حرفه، نقش) تمرکز کنید.
  • مزایای زن بودن در عرصه مهندسی چیست؟
  • مزایای فردی که مهارت‌های، فنی، سازمانی و ارتباطاتی دارد برای سازمان چیست؟
  • چطور می‌توانید این مزایا را بیان کنید؟

در واقع، ویژگی‌هایی که زنان به مهندسی می‌آورند، مانند مهارت‌های ارتباطی و مدیریت موثر و توانایی سازماندهی کار تیمی، برای آینده مهندسی حیاتی است.

پذیرفتن پیچیدگی هویت و کمک به دیگران برای درک مزایای آن، می‌تواند به شما کمک کند تا ویژگی‌ها و مهارت‌های منحصر به فرد خود را به دیگران هم نشان دهید.

همانطور که یک خانم توضیح داد:

«اگر متوجه شدید که علایقتان مطابق با عرف نیستند، هیچ دلیلی وجود ندارد که نتوانید آن‌ها را اجرا کنید. نقشی که انتخاب کردم خیلی بیشتر از مسیر حرفه‌ای مهندسی سنتی بوده و کاملا خلاقانه‌ است. تعادل بین داشتن مهارت‌های فنی و درک تجارت، مرا در جایگاه منحصر به فردی در مهندسی و جامعه فنی قرار داد.»

جمع‌بندی

تحقیقات ما نشان می‌دهد که مهندسان زن دچار استرس پنهان ناشی از جنسیتی کردن وظایف و نقش‌های مهندسی هستند و مهندسان زن می‌دانند که کار و نقش آن‌ها در حرفه‌شان بی ارزش شناخته می‌شود. با در نظر گرفتن این‌که از کار چه می‌خواهند و پذیرش هویت پیچیده‌شان، زنان عرصه مهندسی می‌توانند در مواجهه با استرس مقاومت بیشتری نشان دهند.

نظر شما درباره وضعیت زنان در جامعه مهندسی چیست؟


مطالب مرتبط:

برچسب‌ها:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *