مدیریت وظیفه چیست؟
مولدترین افراد روی زمین ابرقهرمان نیستند. آنها هم ساعت کاری برابر با شما در اختیار دارند، حتی گاهی راههایی پیدا میکنند که ساعات کمتری کار کنند. اما چگونه؟
ثبت نام رایگان در نرم افزار مدیریت وظایف بهتایم
رویکردهای متفاوت مدیریت وظیفه
چندین روش اصلی برای مدیریت وظیفه وجود دارد که برخی از آنها برای کمک به توسعهدهندگان نرمافزار و برخی دیگر برای اهداف عمومی ایجاد شدهاند. روشهای برنامهنویسان را هم میتوان در زندگی روزمره استفاده کرد، زیرا توسط کسانی ابداع و استفاده شدهاند که بیشتر از دیگران نیاز به زمان و سرعت دارند.
۱) کانبان۱
این روش در دهه ۱۹۴۰ توسط تویوتا توسعه یافته است. Kanban کلمه ژاپنی به معنای کارت علامت است. کانبان روشی برای مدیریت گردش کار است که به شما کمک میکند تا کار خود را تصویرسازی کنید و بهرهوری را به حداکثر برسانید. در آغاز قرن بیست و یکم کانبان پا را از صنعت خودرو فراتر گذاشت و با موفقیت در سایر بخشهای تجاری مانند IT، توسعه نرمافزار، بازاریابی و … مورد استفاده قرار گرفت. سادهترین صفحه روش کانبان سه ستون دارد:
منتظر انجام، در حال انجام و انجام شده.
۱-۱) سه اصل اصلی کانبان
اصل ۱: با کاری که اکنون انجام میدهید، شروع کنید.
- انعطافپذیری کانبان باعث میشود تا جریان کاری، سیستمها و فرآیندهای موجود را پوشش دهد، و مانع از آنهایی که قبلاً با موفقیت انجام میشده، نشود.
- کانبان مواردی را که باید به آنها توجه شود مشخص میکند و تغییرات را به نحوی ارزیابی و برنامهریزی میکند که اجرای آنها تا حد ممکن غیر مخرب باشد.
اصل ۲: موافقت با تحقق تغییرات تکاملی
روش کانبان طوری طراحی شده است که با حداقل مقاومت روبرو شود، بنابراین تغییرات کوچک ولی مداوم و تکاملی در روند فعلی را تشویق میکند. به طور کلی، تغییرات گسترده و بزرگ دلسرد کننده هستند، زیرا معمولاً این تغییرات به دلیل ترس یا عدم قطعیت با مقاومت روبرو میشوند.
اصل ۳: احترام به روند، نقشها و مسئولیتهای فعلی
- کانبان فرایندها، نقشها، مسئولیتها و عناوین موجود را که ارزشمند هستند و باید حفظ شوند، تشخیص میدهد.
- روش کانبان مخالف تغییر نیست، بلکه این روش به منظور ایجاد و ترغیب تغییرات تدریجی، منطقی و بدون ایجاد ترس ایجاد شده است.
۱-۲) شش روش اصلی کانبان
روش ۱) تصویرسازی گردش کار
اولین و مهمترین نکته این است که درک کنید چه چیزی برای تبدیل یک درخواست به یک محصول قابل تحویل ضروری است. برای تصویرسازی گردش کار با یک سیستم کانبان، به یک تخته و کارت و ستون نیاز خواهید داشت. هر ستون روی صفحه، نمایانگر یک مرحله در گردش کار شما است. هر کارت کانبان نشان دهنده یک کار است. هنگامی که شروع به کار روی مورد X میکنید، آن را به ستون در حال انجام میکشید و پس از اتمام، آن را به ستون انجام شده منتقل میکنید. به این ترتیب میتوانید پیشرفت و نقاط ضعف را به راحتی ردیابی کنید.
روش ۲) محدود کردن کار در حال انجام
کار کردن همزمان بر روی چند وظیفه۲ مسیری مطمئن به سمت اتلاف زمان و ناکارآمدی است. وظیفه اصلی کانبان اطمینان از قابل مدیریت بودن تعداد کارهای در حال انجام در هر زمان است.
روش ۳) مدیریت جریان کار
تمام ایده اجرای یک سیستم کانبان، ایجاد یک جریان کاری سالم و روان است. بنابراین، مدیریت جریان مربوط به مدیریت کار است نه افراد. پس به جای میکرو مدیریت۳ کردن افراد و تلاش برای مشغول نگه داشتن تمام وقت آنها، باید روی مدیریت فرآیندهای کاری تمرکز کنیم. در حالت ایده آل، میخواهیم جریان کاری سریع و روان داشته باشیم. بدان معنی که سیستم ما به سرعت ایجاد ارزش کند، تا بتوانیم زمان متوسط چرخه تولید را کاهش دهیم و با روشی قابل پیش بینی از هزینههای تاخیر جلوگیری کنیم.
روش ۴) شفافسازی خط مشی فرآیند
شما نمیتوانید چیزی را که درک نمیکنید، بهبود بخشید. به همین دلیل است که فرآیند باید به روشنی تعریف و منتشر شود. افراد در کاری که فکر نمیکنند مفید باشد، مشارکت نمیکنند. هنگامی که همه با یک هدف مشترک آشنا هستند، میتوانند در راستای تغییری که شما را در جهت مثبت سوق میدهد، کار کنند و تصمیم بگیرند.
روش ۵) حلقههای بازخورد
برای اینکه تغییر مثبت اتفاق بیفتد، یک کار دیگر نیز باید انجام شود:
جلسات منظم برای انتقال دانش (حلقههای بازخورد)
جلسات ایستاده روزانه برای هماهنگی تیم. این جلسات در جلوی تابلوی کانبان برگزار میشوند و هر یک از اعضا به دیگران میگوید که روز گذشته چه کاری انجام داده و امروز چه خواهد کرد.
روش ۶) پیشرفت با همکاری همه
راه دستیابی به پیشرفت مستمر و تغییر پایدار در درون سازمان، از طریق دید مشترک به آینده بهتر و درک جمعی از موضوعاتی است که باید بر آن غلبه کرد. تیمهایی که درک مشترکی از تئوریهای مربوط به کار، گردش کار، فرآیند و ریسک دارند، به احتمال بیشتری میتوانند درک مشترکی از یک مشکل داشته باشند و مراحلی را برای پیشرفت پیشنهاد دهند، که مورد توافق همه است.
برای آشنایی بیشتر با روش کانبان ویدئوی آموزشی آن را در مقاله تسک بورد مشاهده کنید.
۲) چابک۴
در سال ۲۰۰۱، گروه کوچکی از توسعهدهندگان نرمافزار، روشی کاملاً جدید برای مدیریت پروژههایشان ابداع کردند. چابک یک رویکرد تکرار شونده و زماندار برای تحویل نرم افزار است که بجای اینکه سعی کند کل نرمافزار را یکباره تحویل دهد، از ابتدای پروژه و به تدریج نرمافزار را میسازد. درخواستها، برنامهها و نتایج به طور مداوم مورد ارزیابی قرار میگیرند، تا تیمها برای تغییرات سریع آمادگی داشته باشند.
از رویکرد تکراری چابک غالباً در پروژههای توسعه نرمافزار برای ارتقاء سرعت و انطباقپذیری استفاده میشود، زیرا مزیت تکرار این است که میتوانید به جای پیگیری یک مسیر خطی، همزمان با پیشروی خود را وفق دهید. یکی از اهداف یک رویکرد چابک یا تکرار شونده آزاد کردن منافع در طول فرایند است نه فقط در پایان آن. پروژههای چابک باید اعتماد، انعطافپذیری، توانمندسازی و همکاری را به نمایش بگذارند.
۲-۱) اصول چابک چیست؟
فلسفه چابک بر توانمندسازی افراد، تعامل آنها و تحویل زودهنگام و مداوم متکی است.
اصول چابک شامل موارد زیر است:
- یک تقاضا به قطعات کوچکتر تقسیم میشود، و با توجه به اهمیتشان توسط تیم اولویتبندی میشوند.
- چابک، کار مشارکتی را به ویژه با مشتری بهبود میبخشد. (بالاترین اولویت: رضایت مشتری از طریق تحویل زودهنگام و ادامهدار نرمافزارهای با ارزش )
- چابک در فواصل منظمی اطلاعات را منعکس میکند، یاد میگیرد و سازگار میشود تا مطمئن شود که مشتری همیشه راضی است و نتایجی را فراهم میکند که منجر به منافع میشود.
- تحویل تدریجی نرمافزار، از چند هفته تا چند ماه، با اولویت بازه زمانی کوتاهتر انجام میشود.
- چابک برنامهریزی را با اجرا ادغام میکنند و به یک سازمان امکان میدهد به طور مؤثر به تغییر نیازها پاسخ دهند. (استقبال از تغییر در نیازها، حتی در آخرین مراحل توسعه سیستم)
۲-۲) مزایای چابک چیست؟
- چابک موجب توانمندسازی افراد درگیر میشود، مسئولیتپذیری ایجاد میکند؛ مشوق تنوع ایدههاست؛ اجازه انتشار زودهنگام منافع را میدهد و بهبود مستمر را ممکن میسازد.
- چابک به مشارکت بیشتر مشتری و کاربر کمک میکند، زیرا تغییرات به جای انقلابی بودن، تدریجی و تکاملی هستند: بنابراین میتواند در حمایت از تغییرات فرهنگی که برای موفقیت اکثر پروژههای دگرگونی بسیار مهم است، مؤثر باشد.
- چابک اجازه میدهد تا تصمیمات زود آزمایش و رد شوند.
۳) اسکرام ۵
اسکرام پرکاربردترین و محبوبترین چارچوب چابک است. استفاده از چارچوب اسکرام:
- دریافت و اعمال بازخورد
- پیشرفت مداوم
- سازگاری سریع با تغییرات
- تحویل سریعتر
را ممکن میسازد.
اسکرام محصولات و خدمات بزرگ را به قسمتهای کوچکی تقسیم میکند که میتوانند توسط تیم توسعه محصول در یک بازه زمانی کوتاه تکمیل شوند. این بازههای زمانی در اسکرام اسپرینت۶ نام دارد. تیمهای اسکرام در پایان هر اسپرینت همه چیز را مرور و بررسی میکنند و سپس به کمک آنچه از این مرور و بررسی فرا گرفتهاند و با اعمال بازخوردها اسپرینت بعدی را آغاز میکنند. این چرخه تا تحویل کامل محصول تکرار میشود .
چارچوب اسکرام متکی به شفافیت ۷، بررسی۸ و سازگاری۹ است.
تیمهای اسکرام در پایان هر اسپرینت، جلسات مرور اسپرینت۱۰ و جلسهی بازنگری اسپرینت۱۱ را برگزار میکنند. این بررسیها و مرورهای تکرار شونده در چارچوب اسکرام به اعضای تیم و سهامداران دید روشنی در مورد وضعیت پروژه میدهند و شفافیت ایجاد میکنند. همچنین این جلسات مرور و بازنگری فرصت بررسی فراهم میکنند. در صورت بروز انحراف، فرآیند یا محصول باید در اسرع وقت سازگار شود. تیمهای اسکرام این فرصت را دارند که محصول را در پایان هر اسپرینت سازگار سازند.
اسپرینت چیست؟ ۶
همانطور که گفته شد، تیمهای اسکرام در بازههای زمانی کوتاهی به نام اسپرینت کار میکنند. اسپرینتها میتوانند از یک هفته تا یک ماه به طول بیانجامند. آنها یکی پس از دیگری و بدون وقفه اتفاق میافتند. هر اسپرینت با برنامهریزی شروع میشود و با بررسی کار انجام شده و بررسی روش تیم برای همکاری، پایان مییابد.
در طول اسپرینت، کل تیم اسکرام با هم همکاری میکنند تا یک یا چند قسمت از یک محصول یا پروژه بزرگتر را به پایان برسانند. هر تکه تکمیل شده باید به طور کامل تست و تأیید شود.
تیم اسکرام
مالک محصول۱۲، تیم توسعه ۱۳، و اسکرام مستر۱۴
مالک محصول
او ویژگیهایی را که محصول باید داشته باشد، مشخص میکند. از مالک محصول انتظار میرود که بازخورد ذینفعان را برای ایجاد بهترین محصول در هر اسپرینت به اطلاع تیم اسکرام برساند. مالک محصول مسئولیت مدیریت و اولویتبندی نیازمندیهای محصول۱۵ را بر عهده دارد. او باید اطمینان حاصل کند که همه افراد از اولویتها آگاهی دارند.
یک مالک محصول فعالیتهای زیر را انجام میدهد:
- نیازمندیهای محصول (product backlog) را به وضوح بیان میکند.
- اطمینان حاصل میکند که نیازمندیهای محصول برای همه قابل مشاهده، شفاف و واضح است و مشخص میکند که تیم در مرحله بعدی چه باید بکند.
- اطمینان حاصل میکند که تیم توسعه دهنده موارد موجود در نیازمندیهای محصول را در حد مورد نیاز درک میکند.
یک یالک محصول در واقع:
- صدای مشتری است: خواستهها و نیازهای مشتری را مطرح میکند.
- ارتباط دهنده است: میداند که چگونه یک پیام را به شکل مناسبی به گوش طیف گستردهای از سهامداران برساند.
- تصمیم گیرنده است: برای انتخاب ویژگیهای مناسب محصول اولویتهای رقابتی را در نظر میگیرد و باقی ویژگیها را رد میکند.
تیم توسعه
تیم توسعه تصمیم میگیرد که چطور کار تعیین شده توسط مالک محصول را انجام دهد. تیمهای توسعه ساختار یافته و توانمند هستند و میتوانند کارهای خود را سازماندهی و مدیریت کنند.
اسکرام مستر
به تیم اسکرام کمک میکند تا در بالاترین سطح خود عمل کند، آنها را از هر حواسپرتی داخلی و خارجی محافظت میکند، و متمرکز نگه میدارد.
اسکرام مستر در واقع:
- مربی است: جلسات، گفتگوها و بهبودها را تسهیل میکند.
- محافظ است: از تمرکز تیم محافظت میکند.
- مدافع چابک است: اصول چابک را در کل سازمان تقویت میکند.
رویدادهای اسکرام
اسکرام چهار رویداد دارد که در هر اسپرینت رخ میدهند:
- برنامهریزی اسپرینت۱۶
- اسکرامهای روزانه۱۷
- جلسات مرور اسپرینت
- جلسهی بازنگری اسپرینت
برنامهریزی اسپرینت
در طول برنامهریزی اسپرینت کل تیم اسکرام همکاری میکنند و کارهای با اولویت بالا و هدف اسپرینت را تعریف میکنند. نقش اسکرام مستر در درجه اول تسهیل روند جلسه است. مالک محصول هدف اسپرینت را تشریح میکند و همچنین به سوالات تیم توسعه در مورد معیارهای پذیرش و رضایت پاسخ میدهد. تیم توسعه در مورد اینکه چه مقدار از کارهای با اولویت بالا میتوانند در طول اسپرینت پیش رو انجام شوند، حرف آخر را میزند.
اسکرامهای روزانه
تیم توسعه در هر اسپرینت هر روز و به مدت ۱۵ دقیقه (یا کمتر) ملاقات میکنند، تا پیشرفت به سمت هدف اسپرینت را بررسی کنند. آنها برای همدیگر نحوه پیشرفت کار خود را توصیف میکنند، در صورت نیاز کمک میگیرند و بررسی میکنند که آیا هنوز در مسیر رسیدن به هدف اسپرینت قرار دارند یا خیر. اسکرامهای روزانه در واقع فرصتی برای تیم توسعه است که به صورت روزانه محصول و فرآیند را بررسی کند و در صورت لزوم تطبیق ایجاد کند.
جلسات مرور اسپرینت
به طور خاص درباره قسمتهای قابل تحویل از محصول که در طول اسپرینت ایجاد شده متمرکز هستند. در طول این جلسات تیم اسکرام از ذینفعان دعوت میکند تا درباره آنچه در طول اسپرینت تکمیل شده است، بحث کنند. آنها بر اساس بازخوردها، نیازمندیهای محصول را سازگار میکنند. مالک محصول این حق را دارد که از هر یک از قابلیتهای تکمیل شده از محصول رونمایی کند.
جلسهی بازنگری اسپرینت
بر روند کار تمرکز دارند. تیم اسکرام در طی جلسه بازنگری به بحث در مورد آنچه که به درستی انجام شده و مسائلی که جای بهبود دارند، میپردازند.
Sprint reviews بر روی محصول تمرکز دارند. Retrospectives Sprint بر روند کار تمرکز دارد.
تماشای ویدئوی اسکرام در مقاله انواع متدولوژی مدیریت پروژه
۴) برنامهریزی وظایف
۴-۱) وظایف خود را از سرتان بیرون بکشید!
اگر میخواهید شروع به بهبود مدیریت وظیفه خود کنید، پس تصوری از آنچه در حال حاضر نیاز است انجام دهید، دارید. اما مشکل این است که افکار ارزشمند شما به همراه اطلاعاتی بیفایده (مانند: تکرار یک آهنگ، یا مثلا اینکه «آیا کلیدهایم را فراموش کردهام») در ذهن شما قرار دارند.
راه حل این مشکل بسیار ساده است:
هر اندازه که نیاز دارید برای نوشتن کارهایی که باید انجام دهید، زمان بگذارید. چه این کارها، کارهایی مانند: «پروپوزال پروژه را بنویس.» باشد چه «توستر جدید بخر.» برای نوشتن لیست به خودتان سخت نگیرید زیرا این لیست نهایی کاری شما نیست.
مثلا:
- نوشتن مقاله
- تحقیق در مورد نرمافزارهای دورکاری
- برنامهریزی تولد مادر
- ارسال ایمیل قدردانی برای شرکت X
۴-۲) وقتی لیست مشغولیات ذهنی خود را نوشتید، زمان آن رسیده است که آن را مرتب کنید.
به دنبال کاری باشید که:
- بدون شفافیت است و فقط از یک اسم مبهم استفاده کردهاید. مثلا: (مقاله در لیست بالا)
- مشخص نیست که فعالیت کجا باید انجام شود.
- هیچ منبع یا اطلاعات کافی برای انجام این کار وجود ندارد.
- کار را با یک فعل شروع نکردید.
۴-۳) کارهای بزرگتر را به کارهای قابل کنترل تجزیه کنید.
کارهای بزرگ ترسناک است. مثلا وظیفهای مانند «مرتب کردن انبار»
برای حل این مسئله، بهتر است قبل از شروع کار، کار را در قسمتهای مختلف تقسیم کنید. به این ترتیب، شما تصور روشنی در مورد اقدامات كوچكی كه باید انجام دهید تا منجر به هدف كلی شما بشوند، به دست میآوردید. برای به شکستن یک کار:
- به آن نگاه کنید و بپرسید:
من برای انجام آن به چه چیزی نیاز دارم؟
این کار را ادامه دهید تا کار به سادهترین حالت تقسیم شود.
- شاید هم شروع یک کار به اتمام کار دیگری بستگی داشته باشد. مثلا لازم است قبل از مرتب کردن انبار جارو بخرید. اگر نمیتوانید کار را از ابتدا تا انتها با یک حرکت انجام دهید، باید آن را به کارهای کوچک تقسیم کنید.
۴-۴) ابزاری برای کمک به شما در برنامهریزی کارهای خود
برای برنامهریزی وظایف خود، از هر برنامهای که با آن راحتید آستفاده کنید. من شخصاً برای تمام مراحل مدیریت وظیفه از بهتایم استفاده میکنم.
هر روز صبح که به شرکت میآیم. بهتایم وظایفی که در لیست کاری آن روز هستند، به من اختصاص داده شدهاند و یا تاریخ سررسید آنها نزدیک است یادآوری میکند و برای جلوگیری از فراموش شدنشان در لیست برنامهریزی من قرار میدهد.
همینطور برای برنامهریزی ساعت کاری جزئیاتی از فعالیت را در اختیار من قرار میدهد تا برای برنامهریزی بهتر به من کمک کند. مثلا اینکه چند روز تا سررسید فعالیت مانده، تخصیص دهنده این فعالیت چه کسیست، تا کنون چقدر زمان صرف آن کردهام و….
صادقانه بگویم با کمک بهتایم از نوتهای فراوانی که بر در و دیوار و مانیتورم نصب میکردم و گاهی گمشان میکردم و یا فراموش میشدن، نجات پیدا کردم.
بهتایم جریان کاری من را به کمک تسک بوردش نشان میدهد. و با یک نگاه متوجه میشوم که کدام یک از فعالیتهایم، منتظر انجام است، کدام یک در حال انجام است و کدام انجام شده است.
۵) چگونه فعالیتها را اولویتبندی کنیم؟
۴ راه مختلف برای اولویتبندی فعالیتها وجود دارد.
۵-۱) ماتریس آیزنهاور
من دو نوع فعالیت دارم: ضروری و مهم. مشکل این است که ضروریها مهم نیستند، و مهمها هرگز ضروری نیستند.
– آیزنهاور
این نقل قول بود که ماتریس آیزنهاور را ایجاد کرد.
برای استفاده از این روش با استفاده از چک لیست زیر به دستهبندی سریع وظایف بپردازید:
چک لیست کارهای مهم:
- در صورت تکمیل نشدن، بر روی بسیاری از افراد یا پروژه ها تأثیر خواهد گذاشت.
- سایر وظایف به اتمام آن بستگی دارد.
- ارزش زیادی ایجاد میکند.
- با تلاش کم به نتایج زیاد منجر میشود.
چک لیست کارهای فوری:
- به تأخیر افتاده است.
- به زودی موعد تحویل آن فرا میرسد.
- نیازمند توجه فوری است.
- عواقب عدم انجام آن فوری است.
برای اعمال این ماتریس در لیست کارهایتان، از برچسبها استفاده کنید.
۱) فوری و مهم.
۲) مهم و بدون فوریت.
۳) فوری و بدون اهمیت.
۴) نه مهم ونه فوری.
من از برچسب بهتایم برای این منظور استفاده میکنم. به این ترتیب که در قسمت ویرایش فعالیتهایم برچسبهای مورد نظر خودم را به آنها اضافه میکنم.
۵-۲) وقتی دو قورباغه دارید برای خوردن، ابتدا زشتترینشان را بخورید.
روش برایان تریسی بر احساسات شما نسبت به وظایف موجود در لیست متمرکز است. به تعبیر مار تواین، اگر هر روز یک قورباغه زنده برای صبحانه میل کنید، بقیه روز هیچ چیز بدتری نمیتواند رخ دهد. بنابراین، ایده اصلی این است که بدترین قورباغه را در اسرع وقت میل کنید و در طول روز آسوده باشید.
برای استفاده از این روش باید وظایف را به ۴ دسته تقسیم کنید:
۱) کارهایی که شما نمیخواهید انجام دهید، و نیازی به انجام آنها هم نیست.
۲) کارهایی که شما نمیخواهید انجام دهید، اما باید انجام شوند.
۳) کارهایی که میخواهید انجام دهید و باید انجام شوند.
۴) کارهایی که میخواهید انجام دهید، اما نیازی به انجامشان نیست.
منطق این روش این است که اگر نمیخواهید کاری را انجام دهید، احتمالاً به این دلیل است که کار سختی است. خودتان میدانید که مهم است اما آن را به تعویق می اندازید. بزرگترین و زشتترین کار را هرچه زودتر از سر راه خود بردارید تا بقیه کارها راحت به نظر برسند.
۵-۳) برای اولویتبندی دقیق ، از روش ABCDE استفاده کنید.
در این روش وظایف مختلف میتوانند اولویت یکسانی بگیرند. روش ABCDE میگوید به جای اینکه به طور تصادفی وظایف با اولویت برابر را انجام دهید، دو سطح اولویت داشته باشید. در ادامه گامهایی برای اتخاذ اولویتبندی وظایف آورده شده است:
۱) با مراجعه به لیست خود، به وظایفتان اولویت A تا E بدهید. A بالاترین اولویت است.
۲) برای هر وظیفهای که اولویت A دارد، عددی را به بدهید که ترتیب انجام آنها را نشان میدهد.
۳) تکرار کنید تا همه کارها دارای حروف و شماره باشند.
۵-۴) آسانترین روش: ۱ تا ۳ وظیفه مهمتر را انتخاب کنید. ( روش Zen to Done )
در آغاز هر روز ، لیست خود را مرور کنید، و ۱ تا ۳ عدد از مهمترین کارهایی را که میخواهید آن روز انجام دهید، بنویسید. این تمام برنامهریزی شماست. شما به چیزی بیش از این احتیاج ندارید.
-Leo Babauta
زیبایی این روش این است که به شهود شما متکی است. بعد از اینکه در چندین پروژه شرکت کردید، به طور غریزی میدانید مهمترین وظایف شما کدام است.
- Kanban
- multi-tasking
- Micromanagement
- Agile
- Scrum
- Sprint
- Transparency
- Inspection
- Adaptation
- Sprint Review
- Sprint Retrospective
- Product Owner
- Development Team
- Scrum Master
- Product backlog
- Sprint Planning
- Daily Scrums
مراجع:
- [۱]. Get More Done: The Complete Introduction to Task Management, Benjamin Brandall
- [۲]. https://kanbanize.com/kanban-resources/getting-started/what-is-kanban
- [۳]. https://hangoutagile.com/kanban-system-design-kmp-i
- [۴]. https://www.apm.org.uk
- [۵]. https://www.youtube.com/watch?v=RCJghFbXSPk
- [۶]. https://www.scrumalliance.org/about-scrum/events
- [۷]. Scrum guide